Image

رونالدو، فرزند درد و رنج که شبیه قالین‌ آقچه است (قسمت سوم)

بگذار یک مثال وطنی بزنم؛ چون هر وقت به رونالدو نگاه می‌کنم، به یاد قالین آقچه و اندخوی می‌افتم. می‌گویند جنس قالین افغانستان به اندازه‌‌ای خوب است، رنگ‌ و بافت‌ها به اندازه‌‌ای درست و مناسب اند که هر چه بگذرد، این قالین‌ها نو تر و بهتر می‌شوند.

رونالدو نیز در تمام سال‌هایی که در مستطیل‌سبز بوده است، چنین عمل کرده و هر روز بهتر از دیروز بوده است. کسی که روزگاری با کلوله‌های جوراب در خانه فوتبال بازی می‌کرد و الگویش نیز دو تا بارسایی به نام‌های لوییس فیگو و تیری هِنری بود.

اگر کسی بخواهد از عینک و چشم یک هوادار هنر، زیبایی و فوتبال، به رونالدو و نمایش‌های او بنگرد، نباید دنبال این باشد که او بهتر است یا دیگران؛ چون این مقایسه‌ها در ذات خودش درست نیستند.

رونالدو کسی است که پارامترهای بسیاری را در فوتبال مدرن دنیا بازتعریف کرده و معیارهای تازه و جدیدی به وجود آورده است که می‌توان به ثبات، استحکام و رعایت اصول حرفه‌ای‌بودن در ورزش اشاره کرد.

چند سال پیش شرکت «کاسترول»، تحقیق علمی و جامعی را روی رونالدو انجام داد که نشان می‌داد این اعجوبه دارای چه توانایی‌های منحصر به فردی است؛ خصوصیت‌هایی که اجازه می‌دهند او به صورت تحسین برانگیزی، همیشه به سمت بهتر و بهتر شدن در حرکت باشد. عضله‌های درهم پیچیده و آماده‌ی رونالدو که به او کمک می‌کنند تا هفتاد و هشت سانتی‌متر به هوا بپرد و در ارتفاع دو عشاریه شصت و سه سانتی‌متری به توپ ضربه بزند. ارتفاعی که حتا بسیاری از بازی‌کنان لیگ بسکتبال امریکا «ان بی ای» نیز قادر به انجامش نیستند!

رونالدو در چهل و سه سالگی و در بازی یوونتوس – سامپدوریا در لیگ ایتالیا، دو متر و پنجاه و شش سانتی متر در هوا پرواز کرد تا رسانه‌ها بگویند او به هوا بلند نمی‌شود که در هوا راه می‌رود.

محققان در آزمایشی به نام آزمایش توان‌مندی‌های رونالدو به نتایج حیرت‌آوری رسیدند. در آن آزمایش‌ها مشخص شد که او با مصرف پنج برابر وزنش، برای لحظه‌ها و صدم ثانیه‌ها بر جاذبه‌ای زمین غلبه می‌کند!

عضله‌های درهم‌پیچیده و آماده‌ی رونالدو به او کمک می‌کنند تا در ارتفاعی غیر قابل باور به توپ ضربه بزند. همین خصوصیت‌ها موجب شده اند که او در لیگ‌های معتبری مثل لیگ برتر انگلستان، لالیگای اسپانیا و لیگ ایتالیا بتواند بهترین باشد.

او در تمام تاکتیک‌ها و روش‌ها می‌تواند بازی کند و به نظر می‌رسد که رونالدو هم در روش مبتنی بر کارهای گروهی با پاس‌های کوتاه و تک‌ضرب یا توتال فوتبال می‌تواند بدرخشد و هم در سبک قدرتی و مسقیم که تاکتیک‌ها بیشتر معطوف به آمادگی جسمانی، قدرت‌بدنی و دوندگی بالا است، جواب می‌دهد.

وقتی رونالدو به هوا می‌پرد، قدرتش شش برابر وزن بدنش است، قدرتی معادل یک فضانورد حین پایین پریدن از یک فضاپیما.

قدرت انفجاری و استارت‌های او در بین تمام فوتبالیست‌های جهان بی‌نظیر است، مثل یک شیر که با سرعت پنجاه و هفت کیلومتری‌اش، می‌تواند یک آهو را با سرعت نود کیلومتر شکار کند. او بیش از یک دهه است که در بین بهترین‌های دنیا حضور دارد و یک رقیب سنتی برای لیونل مسی، نابغه و اعجوبه‌ی ارجنتینی فوتبال بوده است.

بازی‌های چشم‌نواز رونالدو در من یونایتد، رئال مادرید، یوونتوس و حالا در النصر عربستان، بسیاری را عاشق مستطیل‌سبز کرده است. کم نبوده اند جوانان و نوجوانان کشورمان که او عامل گرویدن شان به فوتبال بوده است.

رونالدو روزی درباره‌ی پسرش گفته بود که او همه چیز دارد، خانه‌ی خوب، غذای لذیذ، امکانات عالی، موتر و…؛ اما من این چیزها را نداشتم و امیدوارم او هر روزی که می‌بیند من حتا در خانه تا چه اندازه تلاش می‌کنم، بداند که هیچ کدام این چیزها مفت به دست نیامده اند.

رونالدو پس از هر مسابقه، مثل سایر بازی‌کنان برای صرف غذا یا قهوه با خانواده و دوستانش به بیرون نمی‌رود، بلکه در یک شهرک ورزشی، تمرین‌های دیگری انجام می‌دهد. زمانی که رونالدو در مادرید بود، پس از بازی‌ها مستقیماً به خانه می‌رفت و در حوض آب سرد و گرم عضله‌ها و بدنش را جان می‌بخشید.

او معمولاً روزانه هشت ساعت استراحت می‌کند. شنا، تمرین‌های انفرادی سخت، بازیابی علمی عضله‌ها و آرامش بخشیدن به بدن خسته‌اش، کار هر روز او است.

آئورلیو پریرا، کسی که کاشف رونالدو است می‌گوید، او آن‌قدر سخت‌کوش و دقیق است که پس از بیست و چهار ساعت، آماده‌ی مسابقه‌ی بعدی است. رونالدو و مسی کسانی هستند که تفکر فوتبال دنیا را تغییر دادند. می‌پرسید چگونه! برای تان می‌گویم.

در گذشته‌های نه چندان دور، معیار بهترین بودن برای کسب جوایز فردی، بازی‌های ملی بود. پله، مارادونا، یوهان کرویف و بقیه همه بزرگی شان را از بازی‌های ملی کسب کردند؛ نه درخشش باش‌گاهی. کمتر پیش می‌آمد تا بازی‌کنانی مثل «زیدان و انیستا» یافت شود که در هر دو رده بهترین باشند.

شاید این داستان از زمان درخشش «رونالدینهو » شروع شد که بازی‌های باشگاهی مقدم‌تر بر بازی‌های ملی باشند؛ اما رونالدو و مسی کاملاً این مسیر را تغییر داده و معیار بهترین بودن را از بازی‌های ملی به درخشش باشگاهی، منتقل کردند.

به هر صورت، رونالدو استاد بهتر شدن و بمب انگیزه است. به یاد بیاورید سه سالی را که پشت سر هم مسی توپ طلا را تصاحب کرد و رونالدو حد اقل در دو دوره جزو سه نفر اصلی بود. اگر به جای او بازیکن دیگری بود، ناامید می‌شد؛ اما او انگیزه‌هایش را از دست نداد.

رونالدو فرزند درد و رنج است. او روزهای زیادی را با درد و به زور پیچ‌کاری و دوا در زمین حاضر بوده است. خبرنگاران همیشه پشت دروازه‌ی خانه‌اش کمین کرده اند، او در هر کجا زیر ذره‌بین است، مثل آن‌ که یک کمره‌ی مدار بسته، به صورت نامرئی همیشه با او در حرکت باشد، همه جا و این واقعاً کلافه کننده است.

او روزی به تصویربرداران گفت بروید و دست از سرم بردارید. کمی به زندگی شخصی و خصوصی‌ام احترام بگذارید. به پسرش اشاره می‌کند که وقتی بزرگ شد، درباره‌ی مادرش همه چیز را به او خواهد گفت. کودکان زیادی اند که نه پدر دارند و نه مادر؛ اما من هستم و این بسیار مهم است که این کودک سایه‌ی پدر بالای سرش باشد.

می‌گوید رابطه ام با مسی صمیمی است، ما با یکدیگر گپ می‌زنیم، از هر چیزی، از مصدومیت‌ها، فشارها و حتا خانواده. رونالدو به خانواده‌اش وابسته است، به برادرش، به دوستان اندکش، به «ژرژ مندس»، مدیر برنامه‌هایش که حالا عضوی از خانواده‌ی او است. مندس می‌گوید، روزهایی که رونالدو از اسپورتینگ جدا شد همه‌ی باشگاه‌های بزرگ او را می‌خواستند، پول زیادی فقط به من پیشنهاد دادند، هر کسی بود قبول می‌کرد؛ اما هدف ما پول نبود، با «سر آلکس فرگوسن» صحبت کردیم. او گفت رونالدو را به من بسپار و ببین که از او چه خواهم ساخت.

رونالدو به خانواده‌اش کمک کرده است که زندگی مرفه و شاهانه‌ی داشته باشند. می‌گوید هیچ چیزی برایش لذت‌بخش‌تر از آن نیست که آن‌ها خوش‌حال و در حال رشد باشند. او به برادرش کمک کرده است تا اعتیادش را کنار بگذارد، برایش کار و زندگی فراهم کرده است.

می‌گوید دوست ندارد بعد از مسابقه در دنیای بیرون باشد. به خانه می‌آید، نزد خانواده و پسرش، دور از تلویزیون، فوتبال، تمرین، انترنت و هر چیزی دیگری که آن بیرون هستند. زیرا می‌داند که فردا مجبور است دوباره به آن فضا برگردد.

می‌خواهم با پسرم باشم و با او نقاشی بکشم. می‌خواهم پسرم در آینده جانشین من باشد و در مستطیل سبز بدرخشد.

آن زمان رونالدو در مراسم توپ طلا، رفتار صمیمانه‌‌ای با مسی داشت و گفت: وقتی پدر شدم دانستم که باید بسیار بهتر و بااحتیاط‌تر باشم. به پسرش گفت برود و با مسی دست بدهد. رونالدو مادرش را دوست دارد، او که با درد و رنج پسری را بزرگ کرده که فراتر از تصورش بوده است. مادری که حین رقابت‌های مهم رونالدو در زمین فوتبال، دوای آرام‌بخش مصرف می‌کند.

رونالدو پیش از بازی با تلفن او را به آرامش خوانده، می‌گوید من نگران نیستم؛ اما مادرم همیشه استرس دارد. انگار او به جای من در زمین است.

رونالدو شبیه اکثر بزرگان ورزش، فرزند درد و رنج است که با تلاش، کوشش فراوان و هدف‌مند به قله‌ی افتخار رسیده است.

نویسنده: نعمت الله رحیمی

Share via
Copy link