نیلا ابراهیمی، دختر ۱۷ ساله از افغانستان، با پیمودن مسیری طولانی از غرب کابل در دشت برچی تا کانادا و سپس آمستردام، توانست جایزهی «صلح بینالمللی کودکان» را به دلیل فعالیتهای حقوقبشری در بخش آموزش دریافت کند. این جایزه که از سوی مؤسسه حقوق کودکان (کیدزرایت) اهدا شد، نشاندهندهی تلاشهای بیوقفهی نیلا برای حق تحصیل زنان و دختران افغانستان است.
با این حال، نوع پوشش نیلا در مراسم اهدای جایزه حاشیهساز شد. برخی منتقدان، لباس او را غیرمرتبط با هویت فرهنگی و قومی او دانستند و گفتند که این انتخاب، تناسبی با پیشینهی قومی نیلا ابراهیمی ندارد و نباید در چنین مراسمی میپوشید.
نیلا که پس از بازگشت طالبان به قدرت در ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ به پاکستان مهاجرت کرد و یک سال از تحصیل محروم بود، اکنون در ونکوور کانادا زندگی میکند. او در مجامع بینالمللی، از جمله محافل حقوقبشری، برای حق تحصیل دختران افغانستان سخنرانی کرده و جوایز متعددی از نهادهای معتبر جهانی دریافت کرده است.
شروع مبارزه؛ از کابل تا جهان
پنج سال پیش، زمانی که نیلا ۱۳ سال سن داشت، وزارت معارف پیشین افغانستان به رهبری رنگینه حمیدی، ترانهخوانی دانشآموزان دختران بالاتر از ۱۲ سال را ممنوع کرد. این تصمیم وزارت معارف اعتراضهای گسترده در میان مردم و فعالین مدنی ایجاد کرد تا اینکه وزارت معارف تصمیمش را لغو کرد.
نیلا از آن زمان به فعالیتهای خود ادامه داد و کارزارهایی مانند «من ترانهی خودم هستم» و «داستان آن زن» را برای حمایت از حقوق زنان و دختران افغانستان راهاندازی کرد. او باور دارد که داستانها و صدای دختران میتوانند تغییرات مثبت و تأثیرگذاری را در جهان ایجاد کنند.
چهرهای مبارز علیه آپارتاید جنسیتی
فعالیتهای نیلا ابراهیمی نهتنها در افغانستان، بلکه در سطح بینالمللی مورد توجه قرار گرفته است. او به نمادی از مبارزه علیه آپارتاید جنسیتی در برابر طالبان تبدیل شده است؛ گروهی که زنان و دختران افغانستان را از حق تحصیل، کار و حضور در جامعه محروم کردهاند.
نیلا ابراهیمی با دریافت جایزهی «صلح بینالمللی کودکان»، صدای میلیونها زن و دختر افغانستان شد که در چهاردیواریهای خانه زندانی شدهاند. پیام او به دختران جهان روشن است: «از فرصتها استفاده کنید و از یکدیگر حمایت کنید. هر داستان و صدایی که برای حمایت از هم بلند شود، میتواند تأثیرگذار باشد.»
اهمیت جایزه در سطح بینالمللی
در شرایطی که زنان افغانستان از تمامی حقوق انسانی خود محروم هستند، جایزهای که نیلا دریافت کرد، نمادی از امید و توجه جهانی به وضعیت زنان افغانستان است. این جایزه نشان میدهد که صدای زنان افغانستان میتواند مرزها را درنوردد و الهامبخش تغییرات مثبت در سراسر جهان باشد.
تلاشهای نیلا، اگرچه با انتقادهایی دربارهی پوشش او مواجه شد، اما ارزشمندی فعالیتهای او برای دفاع از حقوق زنان و دختران افغانستان غیرقابل انکار است. او نمونهی زنده از قدرت یک دختر است که با وجود تمام چالشها، به نماد مبارزه، امید و تغییر بدل شده است.
حاشیهها برجستهتر از متن؛ واکنشها به پیراهن نیلا
زمانی که نیلا ابراهیمی جایزهی «صلح بینالمللی کودکان» را دریافت کرد، بسیاری از رسانههای جهانی به بازتاب این دستاورد پرداختند. رسانههای فارسیزبان، انگلیسیزبان و اروپایی، اهمیت این جایزه و تلاشهای نیلا را بهطور گسترده پوشش دادند. این جایزه، توجه نهادهای بینالمللی را نیز به همراه داشت. ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی شورای حقوق بشر سازمان ملل، دریافت این جایزه توسط نیلا را در برابر «آپارتاید جنسیتی» در افغانستان مهم و الهامبخش دانست و بر لزوم توجه جهانی به صدای زنان افغانستان تأکید کرد.
اما در حالی که این جایزه باید نمادی از مقاومت زنان افغانستان در برابر سرکوب میبود، در داخل افغانستان و بهویژه میان کاربران هزاره در رسانههای اجتماعی، حاشیهای دیگر برجسته شد: پیراهنی که نیلا در این مراسم پوشید.
نیلا، بهعنوان دختری متعلق به قوم هزاره، لباسی بر تن داشت که به باور منتقدان لباس هزارگی نه، بلکه «گند افغانی» است. این انتخاب موجب انتقادهای شدیدی شد، تا جایی که اصل دستاورد نیلا و اهمیت جایزهاش در سایهی این حاشیهها قرار گرفت. منتقدان بر این باور بودند که نیلا، بهعنوان نمایندهای از زنان هزاره، باید لباسی متناسب با هویت فرهنگی خود میپوشید و انتخاب لباسی از فرهنگی دیگر، بهویژه کوچیها، قابل قبول نیست.
عدهای از منتقدان استدلال میکردند که لباسی نیلا ابراهیمی در استیج دریافت جایزه به تن کرده بود، متعلق به کوچیها اند؛ گروهی که همهساله با یورش به خانه و سرزمین هزارهها کشت و زراعت آنان را پامال میکنند.
وضعیت اسفناک زنان در افغانستان
در حالی که توجهها به لباس نیلا معطوف بود، وضعیت زنان و دختران در افغانستان همچنان وخیمتر میشود. پس از تسلط طالبان و اعمال محدودیتهای گسترده، دروازههای مکتبها و دانشگاهها به روی دختران بسته شد و زنان از کار محروم شدند. اکنون، بیش از سه سال است که زنان در افغانستان در تاریکی مطلق و ناامیدی زندگی میکنند؛ بدون هیچ حمایت قانونی و رسمی.
چرخهی خشونت و بیعدالتی
اخبار تلخی که از افغانستان منتشر میشود، همه از یک چرخه خشونت و بیعدالتی حکایت دارد. خودکشی، ازدواجهای اجباری، فرار از کشور، زندانیشدن زنان، شکنجه و تجاوز در زندانهای طالبان، خریدوفروش دختران و کودکان بهدلیل فقر و گرسنگی، تنها بخشی از مشکلاتی است که زنان در افغانستان با آن مواجهاند.
این بحرانها به محرومیت زنان از آموزش و کار برمیگردد. زنانی که از تحصیل و کار منع نمیشدند، هرگز مجبور به تجربهی چنین سرنوشتی نمیشدند. دختری که به ازدواج اجباری تن میدهد یا مادری که در سن ۱۲ سالگی بچهدار میشود، همگی قربانیان آپارتاید جنسیتی هستند.
پیام جایزهی نیلا ابراهیمی
جایزهای که نیلا دریافت کرد، باید صدای بلند اعتراض به این وضعیت میبود. اما حاشیهها و بحثها دربارهی لباس او، این پیام را کمرنگ کرد. با این حال، نیلا نمادی از مقاومت است؛ دختری که صدای زنان و دختران افغانستان را به جهان رسانده است.
این جایزه فرصتی است تا جهانیان به وضعیت اسفناک زنان افغانستان توجه کنند و برای بهبود شرایط آنها اقدام کنند. در شرایطی که زنان در افغانستان با محدودیتهای شدید و خشونتهای گسترده مواجهاند، بحث درباره نوع پوشش نیلا، نباید اصل موضوع را تحتالشعاع قرار دهد.
نقد لباس نیلا؛ کمرنگکردن اصل موضوع
لباسی که نیلا در مراسم اهدای جایزه پوشیده بود، بهانهای شد تا اصل دستاورد او تحتالشعاع قرار گیرد. این در حالی است که طالبان، بهعنوان دشمن مشترک زنان افغانستان، نهتنها هویت نیلا بهعنوان یک زن هزاره را انکار میکنند، بلکه با سیاستهای آپارتاید جنسیتی خود، همهی زنان در افغانستان را از حقوق اولیهیشان محروم کردهاند.
بهتر بود که واکنشها بهجای تمرکز بر لباس، به پیام اصلی جایزه نیلا توجه میکردند؛ اینکه در دنیای تاریک آپارتاید جنسیتی طالبان، دختری هزاره توانسته است صدای زنان افغانستان را به گوش جهان برساند.
فراتر از قومیت؛ درد مشترک زنان افغانستان
زنان افغانستان، صرفنظر از قومیت، در یک چرخهی خشونت و تبعیض گرفتار شدهاند. رفتارهای نژادپرستانهی طالبان و سیاستهای محدودکنندهی آنها علیه دختران و زنان، درد و رنج جنسیتی را به همهی اقوام تسری داده است. اگرچه شکافهای قومی در افغانستان عمیقاند، اما مبارزه با تبعیض جنسیتی نیازمند اتحاد و تمرکز بر دشمن مشترک است.
اینکه نیلا، فارغ از قومیتش، برای حق تحصیل و کار زنان در افغانستان تلاش کرده و جایزهی بینالمللی را دریافت کرده است، باید انگیزهای برای تقویت همبستگی میان زنان و دختران افغانستان باشد، نه زمینهای برای اختلافات بیشتر.
در سایهی سنگین تبعیضها و محرومیتها، نیلا ابراهیمی نمادی از مقاومت است. او نشان داد که صدای زنان افغانستان میتواند به جهانیان برسد. اما حاشیهها، مانند واکنش به لباس او، نباید متن اصلی را کمرنگ کند. درد زنان افغانستان، فراتر از قومیت است؛ دردی که برای درمانش، اتحاد و همبستگی ضروری است.
نسیم کافرسنگ