برگرفته از دفتر خاطرات معلم عزیز رویش
اشاره: این یادداشتها برای اولین بار در سال ۱۳۷۴ به صورت پاورقی در نشریهی «امروز ما»، ارگان نشراتی حزب وحدت اسلامی در پشاور منتشر شد. در آن یادداشتها، به مقتضای فضا و شرایطی که پیش آمده بود، عنوان «استاد مزاری» را به «رهبر شهید» تغییر داده بودیم. در بازنشر این یادداشتها، دوباره همان تعبیری را که در یادداشتهای روزانهی خود داشتم، استفاده میکنم: «استاد مزاری». آن زمان، ما «مزاری» را یا «استاد مزاری» میگفتیم یا «استاد». عنوان «بابه» و «رهبر شهید» در تعبیرات ما، بعدها، رفته رفته، پررنگتر شد. حالا من، او را فقط «مزاری» میگویم: «مزاری؛ و دیگر هیچ!». این تعبیر را از دو معلم زندگی و خاطرههایم وام گرفته ام: معلم شریعتی که گفته بود: «فاطمه فاطمه است.» و اوریانا فالاچی که نوشته بود: «زندگی؛ جنگ و دیگر هیچ!». برای من نیز: «مزاری مزاری است.» و «مزاری؛ و دیگر هیچ!» سایر تعبیرات و اصطلاحات را با حفظ امانت و انعکاس فضای ذهنی و تبلیغی همان روز، بدون دستبرد حفظ میکنم.
۱ حوت ۱۳۷۳:
- شورای نظار گارنیزیون کابل را که توسط جنرال بابهجان اداره میشد، منحل اعلام کرد. منابع نزدیک به شورای نظار گفتند که اخیراً دستگاه امنیت گزارشاتی را به دست آورده بود که از ارتباط بابهجان با طالبان حکایت میکرد و احتمالاً شورای نظار خواسته است که این خطر جلوگیری کند.
۲ حوت ۱۳۷۳:
- قبل از ظهر، حدود سیزده نفر از موسفیدان مناطق غرب کابل غرض ملاقات با استاد مزاری آمده شدند و ایشان برای دو ساعت و پانزده دقیقه با آنها صحبت کردند. این موسفیدان هر یک به نمایندگی از مردم محل خویش سخن گفته و پیام مردم را خطاب به استاد مزاری ابلاغ کردند. آنها از فداکاری و استقامت استاد مزاری در طی سه سال مقاومت ضد فاشیستی تقدیر نموده، خیانت و نامردی کسانی را که یا به مردم پشت کردند یا استاد مزاری را در حساسترین لحظات تنها رها کرده و به جاهای دیگر رفتند، محکوم نمودند. موسفیدان ضمناً از وضعیت کنونی ابراز نگرانی نموده، محاصرهی شدید غرب کابل، جنگافروزی حاکمیت فاشیستی و اصرار طالبان بر خلع سلاح حزب وحدت و سایر مدافعین غرب کابل را نشانههای خطر اعلام کردند و مخصوصاً از استاد مزاری خواستند که به هر وسیلهی ممکن از غرب کابل خارج شوند و به هزارهجات بروند. آنها ضربالمثل هزارگی را برای استاد مزاری یادآور شدند که «سر یک سر است و دیگران درد سر است» و استدلال کردند که اگر هم وضعیت در اینجا وخیم شود، ما از خود دفاع میکنیم و حتی اگر شکست هم بخوریم یا نابود هم شویم، باکی ندارد. یکی از موسفیدان، در حالی که بغض گلویش را گرفته بود، میگفت: اگر خدای نخواسته کدام حادثه برای شما پیش بیاید، کمر مردم میشکند، ما زیاد رنج دیده ایم، اما تحمل کرده ایم؛ ولی اگر شما نباشید، تحمل ممکن نیست. وی پیشنهاد داشت که تا وضعیت روشن نشده، بهتر است استاد مزاری از کابل دور باشند. این موسفیدان از اعلامیهی دیشب سید فاضل و رادیو کابل، جنگ و حملهی شدیدی را پیشبینی میکردند.
پس از ختم این صحبتها، استاد مزاری ضمن تقدیر از احساسات و آگاهی مردم، دربارهی وضعیت جاری کشور و نگرانیهای آنان یکایک و مفصلاً توضیح دادند. ایشان دربارهی تنهایی خویش در کابل و بیرونرفتن عدهای از مسوولین حزب وحدت گفتند: شما میدانید که یک حزب سیاسی به کار و تلاش گونهگون ضرورت دارد که قسمت اندک آن را مسایل مقاومت و کارهای نظامی تشکیل میدهد. یک عده از دوستانی که از کابل بیرون رفته اند، با مشوره و صلاح دید مرکزیت حزب وحدت و به خاطر یک مقدار ضرورتهایی بوده است که بدون آن فعالیت حزب وحدت ناقص میماند. یک عدهی اندک اگر به خاطر ترس یا ملاحظات دیگر از کابل خارج شده اند، زیاد قابل محاسبه نیستند و این طبیعی هم است که در هر جریانی یک عده آدمهای ترسو و تنبل جا میگیرند که در مواقع حساس از آنها کار گرفته نمیشود.
استاد مزاری افزودند: در کابل، مقاومت و جنگ و فداکاری همه متعلق به شما مردم است و ما هم که در اینجا مقاومت کرده و در کنار شما مانده ایم، فقط به اتکای فداکاری شماست. اگر شما به جبهه رفته و دفاع نمیکردید، اگر شما شهید نمیدادید، اگر شما از لقمه لقمه غذای اطفال و خانوادهی تان را برای سنگر نان تهیه نمیکردید، اگر شما در زیر این بمبارانها و راکتبارانها که شب و روز دوام داشت، مقاومت و پایداری نمیکردید، ما هر چه هم اگر میبودیم، کاری نمیتوانستیم. شما شاید در خبرنامه هم خوانده باشید که یک بار بچههای فرهنگی آمدند و از یک سنگردار پیام آوردند که لباس ندارد و از من خواسته بود که برایش لباس بفرستم؛ او یک بچهی خردسال بود، اما من نتوانستم به خواست او جواب بدهم و حتی بچههای فرهنگی را مورد انتقاد قرار داد که در سنگرهای ما همه بیلباس اند و کفش ندارند، ما برای کدام آنها لباس و کفش بفرستیم….
شما شاید بدانید که ما در اینجا مشکلات فراوان داشتیم، یک دانه مرمی را با صد آبروریزی و صد مشکل و خطر از پارهچنار، جاجی و تریمنگل خریده میآوردیم تا در اینجا برای سنگردار بدهیم که از خود و سنگر خود دفاع کند. اگر روزی یک کارشناس نظامی بیاید و واقعاً از روی انصاف مطالعه کند که در اینجا جنگ با چه امکانات و چه توانمندیای اداره میشده، حیرت خواهد کرد. شما میبینید که در دهمزنگ از سه طرف کوه بالای سنگرهای شما حاکم است، در باقی سنگرها هم همینطور است، دشمن هم طیاره دارد و هم غولپیکر و هم سلاحهای گونهگون؛ اما ما وقتی که در شبهای ۲۳ سنبله در شدیدترین حملات و جنگهای دشمن، یک عراده زرهدار را به ساحه میبردیم که از دور مانور بدهد، بچهها روحیهی شان خیلی بالا میرفت. این مشکلات همه بر دوش شما و فرزندان شما مردم بوده است و اگر در اینجا افتخاری هم هست، مال شماست نه از ما. بلی، ما این افتخار را داشتیم و داریم که در کنار شما نشستیم و از حقوق و از مظلومیت شما مردم دفاع کردیم و صدای سیاسی شما را برای مردم داخل و خارج رساندیم، از این گذشته، همه متعلق به شماست.
استاد مزاری در رابطه با مشکلاتی که مقاومت غرب کابل با آن مواجه است، گفتند: مشکلات ما، متأسفانه خیلی زیاد بود. ما در هر عرصه و در هر ساحه با دشواری و مشکلات مواجه هستیم. در ساحهی سیاسی میبینید که ما در چه تنگنا قرار داریم. حتا یک کشور خارجی نیست که صادقانه بیاید و صدای ما را بشنود. خبرنگاران هم که میآیند، اغلب توسط پول خریداری میشوند تا گزارشها را یکطرفه و غرضآلود پخش کنند. ما در غرب کابل از هر سو کوبیده شده ایم، ولی مظلومیت مردم ما دو فیصد هم انعکاس نیافته و کسی از آن باخبر نشده است. در ساحهی نظامی هم شما شاهد بودید که ما تقریباً همیشه در محاصره بوده و حتی با هزارهجات رابطهی مستقیم نداشته ایم. در ساحهی تشکیلاتی هم شما در جریان هستید که چه خیانتها و توطیهها به قیمت عزت و خون شما مردم صورت میگرفت و در میان دوستان خود ما هم متأسفانه یک عده بودند که از تمام مجبوریتهای ما سوء استفاده میکردند و به نفع شخص خود فکر میکردند. ما در تمام این مدت برای فامیلین سنگرداران خود و حتی فامیلین شهدا رسیدگی نتوانسته ایم. در اکثر کارها و مشکلات هم دست به سوی شما مردم دراز کرده ایم. این مشکلات ما خیلی بزرگ و سنگین بود که باز هم لطف و یاری خدا به همین اندازه ما را کمک کرد توطئه و نقشههای دشمنان را خنثی ساخت.
استاد مزاری نگرانی مردم را مبنی بر تنگ شدن حلقهی محاصره تأیید کرده، ابراز داشتند: پس از عقبنشینی حزب اسلامی و آمدن طالبان توانمندی ما برای مقابله و مقاومت ضربهپذیر شده است. ما قبلاً مهمات و مرمیهای مورد ضرورت خود را از هر جایی تهیه میتوانستیم، ولی حالا این راهها بسته شده و جنگ فرسایشی شورای نظار هم روز به روز شدیدتر میشود. ما حالا در میان دو نیرو قرار داریم: از یک طرف شورای نظار و اتحاد سیاف که است که دو سال و نه ماه با ما جنگیده و از هر وسیله برای نابودی ما کمک گرفته و حالا ثابت ساخته اند که آشتیناپذیر هستند و میخواهند ما را تحت فشار بیشتری قرار دهند و از آنطرف هم طالبان اند که حالا آمده و از همه اسلحه میخواهند. استاد مزاری افزودند: با تلاش یک عده از دوستان خود ما زیاد سعی کردیم که مشکلات ما و شورای نظار حل شود و جنگ خاتمه پیدا کند، ولی هیچکدام نتیجه ندارد. مخصوصاً یک عده خاینینی که از کنار شما مردم جدا شده و فعلاً به آن سوی شهر فرار کرده اند، از هرگونه نزدیکی جلوگیری میکنند. اعلامیهی آقای فاضل را که شما از رادیو کابل شنیدید، راست است که به معنای اعلان جنگ بود. او در این اعلامیه از ما میخواهد که خود را برای مسعود تسلیم کنیم!
استاد مزاری با ذکر خیانتها و جنایتهای مسعود گفتند: ما اینها را در افشار و چنداول و غرب کابل به خوبی آزمایش کرده و ماهیت آنان را درک کرده ایم. حالا هیچ یک از مردم ما نیست که دربارهی دشمنی و کینهی مسعود شک کند و همه میدانند که وقتی پای لشکر وی به غرب کابل برسد، چه کارها خواهد کرد.
استاد مزاری در مورد ارتباطات حزب وحدت با طالبان گفتند که مذاکرهی ما جریان دارد. هیأتهای ما مرتب میبینند و نظر آنها را میگیرند. تا هنوز آنها بر خلع سلاح اصرار دارند و نمایندگان ما شرایط سخت غرب کابل را برای آنها بازگو کرده اند. هرچندی که پس از چندین جلسه، حالا یک مقدار تعدیل شده اند، ولی باز هم دیده شود که در آینده کارها به کجا میرسد.
استاد مزاری دربارهی پیشنهاد مردم مبنی بر خروج از کابل اظهار داشتند: من از احساسات و آگاهی شما امیدوار میشوم و افتخار میکنم؛ ولی شما میدانید که فعلاً وضعیت خیلی حساس و بحرانی است. اگر در این شرایط من از کابل بیرون شوم یا از صحنه دور بمانم، خیلی احتمال دارد که بینظمی پیش بیاید، یک عده بچهها کمروحیه شوند و جبهه بشکند و قبل از هر چیزی دیگر شورای نظار و افراد سیاف داخل منطقه شده و فاجعهی افشار را تکرار کنند.
ایشان افزودند: اگر چنین حالتی پیش بیاید، ما در هر کجایی اگر باشیم، قابل تحمل نیست. اینکه حتی در بین مردم در اینجا کشته شوم، مهم نیست؛ چون خداوند هیچ قوم یا ملتی را به خاطر شکست خوردن شان مواخذه نمیکند، ولی برای این مواخذه میکند که چه کار کرده یا چه کاری را که میتوانسته، نکرده است. اینجا تکلیف الهی ماست، چون دشمن حمله کرده و ما ناگزیر دفاع میکنیم، چه پیروز شویم یا شکست بخوریم، مجبوریم تکلیف خود را انجام دهیم. حالا هم تمام کارها به دست خداوند است. از تقدیر او هیچ کسی فرار نمیتواند، ولی من احساس میکنم که بودنم در کابل – ولو خطرناک هم باشد – مفیدتر از هر کاری دیگر است.
- آقای هاشمی، قوماندان قول اردوی حزب وحدت اسلامی، با استناد به گزارشهای دریافتیاش برای استاد مزاری گفت که چند نفر نزدیکیهای شام دیروز در پوستهی مشترک دوغآباد دیده شده اند که لباس پلنگی در تن شان، دارای اسلحهی کوماندویی و کلاه و مخابرهی مخصوص، سوار یک داتسن شده و به طرف ریشخور رفته اند. وی گفت که معلوم نشده این افراد کجا رفته بوده و چه کاری کرده اند، اما احتمالاً کوماندوهای نظامی بوده که کارهای اپراتیفی و کشفی داشته اند. آقای هاشمی همچنین خبر داد که امروز در فاصلهی میان سنگرهای شورای نظار و طالبان در نزدیکیهای بینیحصار ماینی که از سوی شورای نظار کارگذاری شده بود، انفجار کرده و دو نفر طالب را از بین برده است؛ اما طالبان بدون اینکه حساسیت نشان بدهند، اجساد خونآلود افراد خویش را به چهارآسیاب انتقال داده و سگهای ماینپال را با خود به ساحهی بینیحصار و اطراف آن آورده و تمام ماینهای باقیمانده را یا منجفر کرده یا خنثی ساخته اند. همچنین، وی از قول استاد جعفر که در چهارآسیاب است، گفت که شب گذشته حدود بیست و پنج عراده موتر باورکلون که با ترپال پوشانده شده و معلوم نبود که حامل چه چیزی هستند، از سوی لوگر داخل چهارآسیاب شده و عبور کردند، اما معلوم نشد که به ریشخور رفتند یا به مرکز تعلیمی. وی گفت که طالبان اطراف غند تعلیمی را سخت تحت مراقبت گرفته و حتی افراد خود شان را داخل آن اجازه نمیدهند. آقای هاشمی گفت که طالبان تانکهای کهنه و ازکارافتاده را از هر نقطه به هر وسیلهای که ممکن شود، به چهارآسیاب منتقل کرده و در ظرف یک روز ماشین کهنهی آنها را به ماشین جدید تبدیل نموده، فعال میسازند.
همچنین، آقای هاشمی از سلاحهای ضد هوایی مجهز به رادار طالبان یاد کرد که در چهارآسیاب آورده و در جاهای مناسب نصب شده اند. وی ابراز عقیده کرد که طالبان در صورت حمله بر کابل از طیارهها و سلاحهای بسیار پیشرفته استفاده خواهند کرد و در ابتدا سه چهار نقطهی استراتژیک از قبیل وزارت دفاع، مرکز مخابرات نظامی و وزارت امنیت را فلج خواهند ساخت. او گفت: طالبان تا کنون در همه جا این را ثابت ساخته اند که در موقع عملیات، بسیار ماهرانه و از نقطهای که هیچکس باور نکند، حمله میکنند و با تصرف مراکز حساس، دشمن را متلاشی میسازند.
ادامه دارد….