معلم عزیزم…!

Image

امروز که تقویم، روز معلم را به من یادآوری کرد، نتوانستم بی‌تفاوت بگذرم. حس کردم فرصتی است تا از عمق قلبم چند خط برای شما بنویسم؛ نه فقط به عنوان یک تبریک ساده، بلکه به‌عنوان سپاسی از تمام سال‌هایی که برای ما بودید، ماندید و ساختید.

استاد عزیزم! شما برای من فقط یک معلم نبودید؛ چراغی بودید در تاریکی‌های ذهنم، دستگیر لحظه‌های گم‌گشتگی‌ام و راهنمایی در مسیر رؤیاهایم. هنوز یادم هست که چگونه بار نخست، خواندن و نوشتن را با شما آغاز کردم. وقتی خطم زیبا نبود، حوصله‌تان سر نمی‌رفت؛ صبورانه دفترم را ورق می‌زدید و با لبخند می‌گفتید: «دوباره بنویس، تو می‌توانی بهتر از این!» و همین جمله‌ی ساده چه قدرت بزرگی داشت برای ادامه دادن.

شما به من یاد دادید که اشتباه کردن بخشی از یادگیری است. وقتی جمله‌ای را نادرست می‌نوشتم یا پاسخم اشتباه بود، هرگز سرزنش نمی‌کردید، بلکه می‌گفتید: «اشتباه نکنیم که یاد نمی‌گیریم.» این جمله‌ی شما برایم تبدیل به اصلی در زندگی شد. امروز، هرگاه در زندگی با مشکل یا ناکامی روبه‌رو می‌شوم، به جای تسلیم شدن، یاد شما می‌افتم و صدایتان را در ذهنم می‌شنوم که می‌گفتید: «هر شکستی، راهی است برای پیروزی.»

معلم عزیزم! شما فقط دانش به ما نیاموختید؛ شما انسانیت یادمان دادید. از شما آموختیم چگونه به دیگران احترام بگذاریم، چگونه دل کسی را نشکنیم، چگونه با محبت رفتار کنیم و چگونه وجدان بیداری در قلبمان داشته باشیم. شما به ما آموختید که معلمی یعنی بخشیدن بی‌چشم‌داشت؛ یعنی کاشتن بذرهایی که شاید هرگز شکوفه‌هایشان را نبینید، اما امید دارید که روزی جهان را زیباتر کنند.

من هر روز در رفتارم، در تصمیماتم، در طرز فکر و نگاهم به زندگی، ردّی از آموزش‌های شما می‌بینم. شما نه‌تنها ذهن ما را شکل دادید، بلکه دل‌های ما را نیز ساختید. چطور می‌توانم سپاسگزار کسی نباشم که باعث شد خودم را باور کنم؟ کسی که برای نخستین بار گفت: «تو می‌توانی!» و این جمله را چنان محکم گفت که از آن روز به بعد، دیگر نتوانستم به ناتوانی‌ام فکر کنم.

امروز، وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، لحظاتی را می‌بینم که با ساده‌ترین رفتارها و حرف‌هایتان، عمیق‌ترین تأثیر را در وجود ما گذاشتید. روزهایی را به یاد می‌آورم که با خستگی وارد صنف می‌شدید، ولی باز هم با حوصله و مهر برای ما درس می‌دادید. شاید آن روزها قدرش را ندانستیم، اما امروز می‌فهمم که شما چگونه با عشق کار می‌کردید و چگونه عشق‌تان را در قالب کلمات، نگاه و آموزش‌ها به ما منتقل می‌کردید.

معلم عزیزم! من نمی‌توانم حق شما را ادا کنم. هیچ کلمه، جمله یا هدیه‌ای نمی‌تواند زحمات شما را جبران کند. اما می‌توانم این قول را بدهم که هرجا باشم، تلاش کنم انسانی باشم که شما می‌خواستید تربیت کنید؛ انسانی اهل محبت، تلاش، اخلاق و آگاهی.

امیدوارم روزی بتوانم راهی را که شما آغاز کردید ادامه دهم و آن‌گونه که شما با ما بودید، من هم برای دیگران منبع نور و امید باشم. زیرا شما نشان دادید که آموزش، فقط انتقال دانش نیست؛ بلکه ساختن روح و شخصیت انسان‌هاست.

در پایان، از صمیم قلبم می‌گویم: استاد عزیزم، روزتان مبارک. شما همیشه در قلب من زنده هستید. نور وجودتان، روشنایی راه ما بوده و خواهد ماند. دعا می‌کنم که همیشه سلامت، سرافراز و موفق باشید و بدانید که شاگرد کوچکتان هرگز شما را فراموش نخواهد کرد.

با تمام احترام و عشق،

مهدیه نبوی

Share via
Copy link