نسل پنجمی‌ها، بیایید زندگی کنیم؛ شاد و مفید!

Image

پانزدهم آگست سال ۲۰۲۱، روزی است که همواره با تلخی در حافظه‌ی‌مان حک شده است؛ خاطره‌ای که حتی گذر زمان نمی‌تواند از ذهن ما بزداید. سقوط جمهوریت، آتشی بود که جرقه‌هایش سال‌ها پیش زده شد؛ روزی که «فرخنده» را بی‌رحمانه کشتند، «رخشانه» را سنگسار کردند، «تبسم» را سر بریدند، و انفجارهای پی‌درپی، حادثه‌ی دانشگاه کابل و دیگر فجایع دل‌خراش، همچون زخم‌هایی عمیق بر پیکر این سرزمین باقی ماندند. هر یک از این رویدادها می‌توانست ما را بیدار کند؛ اما ما، یا به غفلت، یا از سر ناچاری، آن‌ها را در گرداب روزمرگی‌های خود گم کردیم. اکنون، در نهایت ناباوری، سقوط دوباره‌ی افغانستان را تجربه می‌کنیم.

این یک روی سکه است؛ رویی که از گذشته‌های دور آغاز شد و به حال ما رسید. می‌توانیم از آن متنفر باشیم، می‌توانیم آن را نتیجه‌ی توطیه‌ها یا دشمنی‌های خارجی بدانیم؛ اما حقیقت این است که این اتفاق افتاده و دیگر راه بازگشتی وجود ندارد.

ماییم، نسل پنجم. نسلی که پس از چهار دهه بحران و ناکامی، پا به قرن پانزدهم خورشیدی گذاشته است. طالبان، با آغاز این قرن، ما را به صفحه‌ی تازه بردند. صفحه‌ای که هویت ما را تعریف می‌کند؛ نسلی که از تلخی‌های گذشته آموخته و دیگر جایی برای خشونت و نفرت در باورهایش باقی نگذاشته است. ما به مبارزه‌ی مدنی و عاری از خشونت باور داریم؛ مبارزه‌ای برای آزادی، عدالت و حقوق انسانی.

ما به زندگی می‌اندیشیم، نه به مرگ. هدف ما ساختن است، نه ویران کردن. ما زندگی را دوست داریم و شادی، امید و سازندگی را ارزشمند می‌دانیم. ما نسل پنجمی‌ها، نمی‌خواهیم در تکرار چرخه‌های باطل گذشته گرفتار شویم. هر گام ما در مسیر دانش و پیشرفت، ما را به رویاهای مشترک‌مان نزدیک‌تر می‌کند.

بیایید به یاد فرخنده، علیه جهل و خرافه مبارزه کنیم. به یاد رخشانه، عشق و انسانیت را پاس بداریم. به یاد تبسم، با شجاعت لبخند بزنیم. به یاد یما، صدای خاموشان باشیم. به یاد مرضیه، رویاهای خود را بنویسیم و برای تحقق آن‌ها بجنگیم.

بیایید کتاب بخوانیم، یاد بگیریم و بسازیم. بیایید با اراده‌ی استوار، روزهای روشن‌تر را رقم بزنیم.

بیایید چنان زندگی کنیم که اگر روزی دنیا را ترک کردیم، خاطره‌ی حضورمان همچنان زنده بماند.

نویسنده: سمیه احمدی

Share via
Copy link