گفتوگو با نجیبآقا فهیم و نجیبالله سدید
استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی، حفرچاهای عمیق زیاد، ترویج و گسترش ایجاد گلخانهها، عدم نظارت جدی بر منابع آبی، سوء مدیریت، نبود سیستم کانالازیسیون، از مهمترین عوامل کاهش آبهای زیرزمینی کابل به حساب میآیند که نفوس تقریبا هفت میلیونی کابل را دچار مشکل ساخته و اخیرا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلان کرده است که تا سال ۲۰۳۰ آبهای زیرزمینی کابل کاهش یافته و یا ختم میگردد.
برنامه پنجاه و یکمین اکساسپیس نسل پنجم از سلسله برنامههای شیشه میدیا، با موضوع کاهش آبهای زیرزمینی کابل؛ عوامل و راهکارها با حضور نجیبآقا فهیم، استاد دانشگاه و متخصص منابع آب و محیط زیست و داکتر نجیبالله سدید، پژوهشگر منابع آب و محیط زیست به تاریخ ۴ قوس برابر با ۲۴ نوامبر، ساعت هشت شب افغانستان به صورت آنلاین از طریق شبکه اجتماعی اکس با حضور مخاطبان گستردهای برگزار شد و پیرامون موضوع بحثهای جدی صورت گرفت.
نجیب آقا فهیم که سابقه کار در وزارت حوادث افغانستان را دارد معتقد است که «مشکل کاهش آبهای زیرزمینی کابل یک مسأله تازه نیست و این مشکل سابقه نسبتاً طولانی دارد و عوامل کاهش آبهای زیرزمینی کابل، یکی هم این است که شهر کابل برای صرفاً 400.000نفر نظم یافته و طراحی شده بود؛ اما در طول دهههای مختلف این شهر به جایگاه میلیونها نفر تبدیل شد و افزایش تصاعدی جمعیت از جمله عوامل موثر در کاهش آب به حساب میآید. عامل بعدی سوء مدیریت منابع آب در افغانستان، کابل و شهرهای بزرگ است که به تناسب تراکم جمعیت در شهرها و خصوصا شهر کابل، روی مدیریت منابع آب کار صورت نگرفت، در حالی که دریاهای مختلف از اطراف کابل گذشته است و برای کشیدن آب آنها برای کابل، هیچ اقدامی صورت نگرفت و وقتی دولت برای مدیریت آب برنامه نداشت، مردم برای تأمین آب مورد نیازشان به راه حلهای شخصی از طریق حفر چاههای عمیق پرداختند و تعادل بین منابع آب و مصرف آب از بین رفت و باعث شد که سطح آبهای زیرزمینی پایین برود. حتا موسسات و نهادهایی که برای مردم کار میکردند نیز به راه حلهای درازمدت نپرداختند، بلکه به جای آن به حفر چاهای عمیقتر پرداختند که آب کابل را دچار مشکل بیشتر ساختند و در کنار کم شدن آب، به کیفیت آب هم آسیب رسید و در کنار این عوامل، رشد و ایجاد شهرکهای صنعتی، گلخانهها و شهرکهای دیگر نیز نقش بسیار مهم دارند که برای تأمین آبهای مورد نیازشان از آبهای زیرزمینی استفاده کردند و تداوم این امر باعث شد که پای شرکتهای بزرگ آبرسانی نیز به این معامله پرسود باز شود و در مجموع میتوان گفت که سرمایهگذاری روی زیربناها صورت نگرفت و باعث شد که فعلاً دچار چنین مشکلی باشیم.»
آقای نجیبالله سدید، در پاسخ به این سوال که روی چه معیارهایی یونیسیف این گزارش را که تا سال 2030 آبهای زیرزمینی کابل تمام میشود، تهیه کرده است، گفت: «ارزیابیهایی که یونیسیف انجام داده است، بر اساس ارقام و دادههایی است که حکومت فعلی داده است و وزارت انرژی و آب مسئول جمعآوری این ارقام هستند و در کنار آن ریاست جیولوژی و سروی وزارت معادن و همچنان این ارقام توسط متخصصان افغان که در سراسر دنیا هستند، ارزیابی و بررسی میشوند و در این اواخر بررسی از راه دور هم ممکن شده است که به کمک ستلایتها میتوان بررسی کرد.
در مورد آبهای زیرزمینی کابل میتوان گفت که کابل دارای سفرههای آبی کمعمق هست که در دهههای اول کاهش یافته و خشک شده بودند، خصوصاً د رمناطق مرتفع کابل مانند: خیرخانه، غرب کابل و ساحات نزدیک به کوهها، سفرههای آبیشان از قبل خشکیده بودند و سفرههایی که فعلاً برای آبرسانی استفاده میشوند، سفرههایی هستند که در بین سفرههای کمعمق و عمیق وجود دارد و سفرههای عمیق تا حدود 600متر زیرزمین وجود دارد که تا هنوز در مورد آن تحقیقات شده است و فراتر از آن شاید آب وجود نداشته باشد و متصل به صخرههای متامورفیک هستند و آبی که فعلاً کابل دارد، 600 متر پایینتر از زمین قرار دارد.»
ایشان در مورد گنجایش آب در سفرههای آبی اضافه کرده و گفت: «سفرههای آبی مانند یک کاسه است که سطح بالایی آن گسترده و فراخ هست و عمق آن محدودتر و تنگتر میباشد و این به این معنا است که وقتی سفرههای آبی سقوط میکند، پهنهی آن کوچک میشود و به همین خاطر، در سالهای قبل افت سفرههای آبی تا دو متر بود، ولی حالا به چهار و پنج متر رسیده است و این مطالعات و ارقامی هست که به نظرم یونیسیف از آن استفاده کرده است.»
سدید در پیوند به هشدار یونسیف گفت: «هشدارهایی که صادر شده است، خیلی موجه است و این هشدار به معنای این هم نیست که آب کاملاً خشک میشود، اما این طور هست که آب به سفرههای عمیق میرسد و آب سفرههای عمیق باید محفوظ بماند و بیشتر آبهای عمیق، آبهای فوسیلی هستند که با آبهای سطحی یا هیچ ارتباط ندارد و یا ارتباط شان بسیار ضعیف است و ما باید آبهای عمیق را محفوظ نگهداریم و در بسیاری از کشورها، این ذخایر را بنام ذخایر استراتیژیک مینامند و این به این معنا هست که وقتی در زمین یک حادثه اتمی رخ میدهد، شما نیازمند آبی میشوید که با مواد رادیواکتیو آلوده نباشد و دقیقاً در همین حالات هست که سفرههای عمیق مورد استقاده قرار میگیرند.»
این گفتههای آقای سدید در زمانی مطرح میشود که میزان برداشت و استفاده از آبهای زیرزمینی کابل بیش از حد معمول بوده اکثریت شرکتها و ساحات مسکونی، آپارتمانها و ساحات تجارتی دیگر دست به حفر چاهای عمیق زدهاند و در این مورد آقای سدید اشاره کرده و گفت: « میزان برداشت آبهای زیرزمینی کابل، دو و نیم برابر بازچارچ این آبها است و برای وضاحت بیشتر به چند مثال برای وضاحت بیشتر آن اشاره خواهم کرد: به اساس مطالعهای که خودم انجام دادهام، تنها در سال 2019م حدود 400هکتار گلخانه در کابل ساخته شده است که این گلخانهها، تا حدود چهارمیلیون متر مکعب آب را از سفرههای عمیق کابل برداشت میکنند. حدود 250 کارخانه تولید نوشابه در افغانستان ایجاد شده است و براساس ارقامی که شرکت الکوزی در وبسایت خود نشر کرده است، یک میلیون متر مکعب آب را تنها شرکت الکوزی سالانه نوشابه تولید میکند و این میتواند یک مثال بارز سو مدیریت آبهای زیرزمینی کابل باشد.»
یکی از نکات برجستهای که بحران آب را در کابل تشدید بخشیده است، نبود یک پلان منظم شهری و ساخت شهرکهای معیاری با استندردهای لازم جهانی است و آقای سدید در مورد نکته جالبی را اشاره کرده و گفت:« شهر کابل، یک و نیم مرتبه انکشاف پلانی و چهارونیم مرتبه انکشاف غیر پلانی داشته است و براساس مطالعاتی که ما انجام دادیم، تناسب نفوسپذیری در کابل در نظر گرفته نشده است و اکثریت ساحات زراعتی به خانهها تبدیل شدهاند که باعث عدم بازچارچ منابع آبی زیرزمینی شده است؛ وگرنه کابل شهر خیلی خشک نیست و سالانه باران خوبی به تناسب وسعت آن دارد و همچنان ما در این تحقیق دریافتیم که اگر شبکه دریاهای را در افغانستان فعال بسازیم و نرخ بارچارچ آبها را تا 15 درصد رشد خواهد داد و اکنون اکثریت جاهایی که سنگ کاری و پختهکاری شده است، مجرایی برای آب نگذاشته است و تداوم این روند که در اکثریت کشورها رخ داده است، این خواهد بود که زمین نشست خواهد کرد؛ چون سفرههای آبی وقتی خالی میشوند و مسامات موجودی که قبلا آب داشت، متراکم میشوند و توان برداشت وزن را در بالا از دست میدهند و درهم فرو میریزد و فعلاً در کابل در سال دو سانتی تا پنج سانتی به صورت یکنواخت زمین نشست میکند و خیلی با چشم دید آن محسوس نیست و اگر این اتفاقات بیفتد، دیگر ظرفیت بازچارج آب را هم ازدست خواهند داد چون مسامات قبلی همگی پر میشوند و زمین نشست کرده است.»
تمام بحرانهای موجود شهر کابل بر میگردد به سوء مدیریت از طرف کسانی که در رأس رسیدگی به این امور قرار داشتند و با درنظرداشت این مسأله از آقای فهیم پرسیده شد که نقش نبود نقشهبندی درست شهر کابل و نبود کانالیزیسیون را چگونه بررسی میکند، گفت: «سوء مدیریت میتواند ابعاد مختلف داشته باشد که یکی از آنها این است که ما روی زیربناها سرمایهگذاری درست نمیکنیم، در حالی که منابع آبی فراوانی را داریم و اینکه در شهر کانالیزیسیون وجود ندارد، این خودش یک پروژه توسعوی بسیار کلان است که نیازمند سرمایه زیاد میباشد و روی همین اساس، مردم خودشان اقدام به حفر چاههای عمیق آب و چاه فاضلاب کردهاند که تناسب فاصله بین آب و فاضلاب را رعایت نکرده و باعث شده است که آبهای آشامیدنی نیز آلوده شود و حتا ادارات دولتی در کابل، فاضلابهای شان به دریای کابل میریزند و بجایی که منبعی برای تأمین آب باشد، بزرگترین منبع فاضلاب روباز هست که آبهای دیگر را نیز آلوده ساخته و باعث شیوع امراض میگردد.»
با توجه به تشریحاتی که از جانب مهمانان برنامه صورت گرفت، به عوامل کمبود آب و آلودگی آبهای کابل اشارههای کافی صورت گرفت و نکته اصلی این است که اگر چنین روند در کابل تداوم پیدا کند، زندگی مردم را دچار شرایط سختی خواهد کرد و کابل به یک متروکه تبدیل خواهد شد، روی همین اساس این نگرانی را با آقای سدید مطرح کردیم و ایشان یادآور شد که : «چیزی که فعلاً در کابل جریان دارد، تجارت پرسود رساندن آب توسط شرکتها است و اکثریت این آبهایی را که تانکرها در کابل پخش میکنند، از سفرههای آبی کابل تأمین میشود و آبهایی که توسط شرکتها برای مردم توزیع میشود، 33 برابر قیمتتر از آبرسانی توسط لولهها تمام میشود، زیرا این تانکرها باعث آلودگی صوتی، هوا و انتقالدهنده عوامل دیگر هستند.بآب=ههههاااایهیهه
فعلا در بعضی مناطق قیمت هر لیتر آب، یک افغانی هست و برای ارتفاعات این قیمت زیاد هست و به مرور زمان این قیمت بیشتر خواهد شد و تداوم آن باعث کوچ مردم از ارتفاعات به سوی مناطقی آب ارزان دارد، خواهد شد و در مراحل اول این فشار از مرکز به اطراف کابل گسترش خواهد یافت و اگر این وضعیت دوام پیدا کند، مردمی که توانایی حفر چاههای عمیق را دارند، صاحب آب میشوند؛ ولی مردمی که توانایی ندارند، شاید از آب کمکیفیت استفاده کنند و یا اصلا استفاده نکنند که باعث بروز شکافهای عمیق اجتماعی و نزاعهای جدی خواهد شد.»
با درنظرداشت وضعیت موجود در کابل، اگر چشمانداز روشنی برای مدیریت این بحران وجود میداشت، شاید کار کابل به اینجاها نمیکشید و در این مورد نظر آقای سدید و فهیم را وقتی پرسیدیم، چنین پاسخ ارائه کرد: « آقای فهیم تأکید کرد که نبود یک برنامه جامع و درست برای مردم و شهر کابل، کار را به اینجا و این در قطعنامههای بینالمللی نیز تعیین شده است که دولتها مکلف به تأمین پنجاه لیتر آب در روز برای هر شهروند میباشد و تداوم همین سوء مدیریت باعث ظهور کارهای خودسرانه شده بود و طی گزارشی که در سال 2016 نشر شده بود، تصریح کرده بودند که 81 شرکت خصوصی آبرسانی، 243 حلقه چاه عمیق را در کابل حفر کرده بودند و از آن به عنوان یک فعالیت سودآور اقتصادی تبدیل کرده بودند و برعلاوهی آن 213000حلقه چاه در مناطق مسکونی کابل حفر شده بود که تا حالا احتمالاً تعداد آن افزایش یافته است و همین شرکتهای خصوصی تا 24میلیون مترمکعب آبهای زیرزمینی را تخلیه کرده و به فروش میرساندند و وقتی برای مدیریت آب، یک منبع واحد مدیریتی و جود نداشته باشد، شرایط ناهمگون اجتماعی خلق خواهد کرد که ما شاهد آن هستیم.»
آقای سدید و آقای فهیم، در قسمت راه حل مشکل موجود یادآور شدند که قطعاً راه حلها آسان نیست و نیازمند هزینه و زمان زیادی است؛ ولی به صورت فوری میتوان دست به مدیریت سیلابهای فصلی، بارانهای فصلی و آب برف زد و با ذخیرهسازی آنها در فصول کمبود آب، از آن استفاده کرد و ضمن آن باید مدلها از طرف دولت برای مردم معرفی گردد، تا کسی که بلندمنزل میسازد، در فکر آبرسانی آن هم باشد و راه حل دیگر درازمدت این است که از اطراف شهر کابل، آب کابل تأمین گردد و در گذشته طرحها و نقشههایی در این مورد طراحی شده بود و نزدیکترین منبع تأمین آب کابل، «بند شاه توت» است که اگر ساخته شود، نیاز دو میلیون شهروند کابل را تأمین خواهد کرد.»
آقای سدید در رابطه به راه حلها گفت: «ما در کابل با وضعیت عادی روبرو نیستیم، بلکه با یک بحران مواجه هستیم و نوع پاسخدهی و برنامهریزی هم باید برای وضعیت بحرانی تنظیم شود و در حالت نرمال و عادی از ساخت بند شاهتوت صحبت میشد و ساخت آن هم 5-8سال زمان و بیشتر از 250میلیون دالر بودجه نیاز دارد و در ضمن برنامه دوم که اصلاح شبکه دریاها است و قسمتهای سنگکاری شده باید دوباره برداشته شده و به حالت عادی برگردانده شود و جذب آب را از سواحل دریا و بستر دریا ممکن بسازد، تمام فاضلابی که در دریای کابل میریزد باید متوقف شود و به یاد داشته باشیم که شبکه دریا بیشترین تغذیه آبهای زیرزمینی را انجام میدهد و اگر ساحات بازچارج اضافه شود، یک راه حل خوبی هست و آن هم نیاز به تأمین آب دارد.
اما به صورت عاجل، ما دو منبع داریم که در مدت دو تا شش سال میتواند برای کابل آب تأمین کند؛ یک آن آوردن آب از دریای پنجشیر است که از دو آبی خنج میتواند پایپ لاین به سمت کابل کشیده شود و آب تأمین شود واین با راه حلهای دیگر موثر بوده میتواند، به خاطری که دریای پنجشیر هم موسم دارد و مردم پایین آن حقابه دارند، بعضی اوقات سیلابی و آلوده میشود.
راه حل عاجل دوم، تأمین آب از صیاد است که در آن سه رودخانه یکجای میشود؛ رودخانه سالنگ، پنجشیر و غوربند و میتواند که ضرورت زیادی را تأمین کند.»