در روزهای رنگین و شلوغ زندگی، گاهی وقتی در میان هیاهوی روزمرگیها و دغدغهها غرق میشوم، فراموش میکنم که در گوشهای از این دنیا زنانی هستند که در سایههای ظلم و سکوت روزگار میگذرانند. سکوتی که در دلشان غوغای فریادهای سرکوبشده است؛ سکوتی که از ترس قضاوتها، آسیبهای روحی و اجتماعی و تغییرات ناخواسته به آن تن دادهاند.
اما این سکوت، سکوتی از سر ضعف نیست، بلکه مبارزهی خاموش است. مبارزهای که در دل بسیاری از زنان، مادران، خواهران و دختران این سرزمین زنده است. آنها هر روز با چالشهایی روبهرو میشوند که شاید برای ما غیرقابل تصور باشد؛ اما برای آنها به روزهای دردناک زندگی بدل شده است.
16 روز نارنجی فرصتی است تا این سکوت بشکند تا صدای گمشدهی زنان شنیده شود. در این روزها، زنان در سراسر جهان میتوانند بدون ترس از انتقاد یا محدودیت، خودشان را نشان دهند و خواستههایشان را بیان کنند.
در هر گوشهای از دنیا، هنوز زنانی هستند که اجازه ندارند صدای خود را بلند کنند. در برخی جوامع، هنوز زنان برای انتخاب پوشش، شغل یا حتی همسر خود با قوانین سرسخت و غیرمنصفانه مواجه میشوند. زنانی که در میان فشارهای فرهنگی و اجتماعی، زندگیشان محدود شده است؛ اما همچنان قلبشان پر از امید است؛ امید به دنیایی که در آن، آزادی و برابری به عنوان حقوق طبیعی همهی انسانها به رسمیت شناخته شود.
دنیایی که در آن، هر زن بتواند رویایش را بدون ترس از سرزنش و آسیب دنبال کند. دنیایی که در آن زنان نه به عنوان موجوداتی ضعیف و نیازمند، بلکه به عنوان انسانهایی مستقل، قدرتمند و شایستهی احترام دیده شوند.
در این 16 روز نارنجی، ما به همه یادآوری میکنیم که هر خشونت، تحقیر و تبعیضی که زنان با آن مواجه میشوند، باید پایان یابد. زنان حق دارند در محیطهای امن و برابر زندگی کنند؛ حق دارند تصمیمات زندگی خود را بدون ترس از ظلم یا محدودیت بگیرند.
در این روزهای نارنجی، بیایید به یاد داشته باشیم که آزادی، برابری و احترام برای زنان و دختران حقی غیرقابل انکار است. این مسیر، مسیری بلندمدت است که برای رسیدن به آن باید گام به گام، دست در دست هم ایستاده و مبارزه کنیم.
بیایید در این روزها، نه تنها برای زنان دنیایی بهتر، بلکه برای آیندهای تلاش کنیم که در آن همهی انسانها بدون هیچگونه تبعیضی از حقوق خود برخوردار باشند. این 16 روز نارنجی را نه فقط به یاد زنان، بلکه به یاد همهی انسانها، برای جهانی عادلانهتر و برابرتر جشن بگیریم.
نویسنده: سهیلا اکبری