نوشتن، فریاد آزادی

Image

نوشتن همیشه برای من پناهگاه امنی بوده است؛ جایی که می‌توانستم در آن غرق شوم و از دنیای واقعی دور شوم؛ اما هرگز تصور نمی‌کردم این پناهگاه تا این اندازه قدرتمند باشد؛ جایی که مرا به رویاهایی فراتر از تصورم ببرد. به یاد دارم آن روز که اولین نوشته‌ام در وب‌سایت شیشه‌میدیا نشر شد، چه حس عجیبی داشتم: ترکیبی از شادی، غرور و کمی ترس. ترس از این که حالا صدایم به گوش دیگران می‌رسید. همان لحظه فهمیدم که نوشتن دیگر تنها سرگرمی نیست؛ بلکه پلی است به سوی دنیایی که در آن می‌توانم عمیق‌ترین احساساتم را به اشتراک بگذارم.

از آن روز، هر بار که قلم را به دست می‌گیرم، حس می‌کنم غم‌هایم رنگ می‌بازند. هر کلمه‌ای که روی کاغذ جاری می‌کنم، مثل پرتو نوری است که راه را به سوی آینده‌ی روشن‌تر نشان می‌دهد. نوشتن برای من مرهمی برای زخم‌های روح است، نوری در دل تاریکی و صدایی برای بیان آرزوهایی که شاید در سکوت خاموش می‌شدند.

بعد از انتشار اولین نوشته‌هایم، با دوستانم تصمیم گرفتیم داستان‌های‌مان را با هم روایت کنیم؛ داستان‌هایی از درد، امید و مبارزه. دختران سرزمین من، هر کدام با قلمی در دست، از چالش‌ها و آرزوهای‌شان نوشتند. هر واژه‌ای که بر کاغذ می‌آوردیم، گویی فریادی بود در دل سکوت؛ فریادی برای عدالت، برای آزادی. یکی از دوستانم روزی گفت: «نوشتن برای ما مقاومت است؛ هر جمله‌ای که می‌نویسیم، گواهی است بر زنده بودن ما و ایستادگی‌ ما برای حقوق‌مان.» این جمله همیشه در ذهنم باقی ماند.

هر بار که می‌نویسم، صدای خودم و صدای تمام دختران افغانستان را به گوش دنیا می‌رسانم. نوشتن تنها هنری شخصی نیست؛ بلکه رسالتی است که ما را به آینده‌ی بهتر پیوند می‌دهد. نوشتن به ما امید می‌بخشد؛ امیدی که مانند شعله‌ای در دل تاریکی می‌درخشد.

ما، دختران افغانستان، با نوشتن، دردهای‌مان را بازگو می‌کنیم و از میان آن‌ها راهی به سوی آزادی و عدالت می‌یابیم. هر خطی که می‌نویسیم، چراغی است که به دیگران نشان می‌دهد هنوز زنده‌ایم، هنوز ایستاده‌ایم.

در روزهایی که مشکلات و سختی‌ها سایه‌ی سنگینی بر زندگی‌مان افکنده‌، روشنایی قلم ما هرگز خاموش نمی‌شود. هر کلمه‌ای که می‌نویسیم، گواهی بر مقاومت و امید  است. نوشتن برای ما تنها هنر نیست؛ بلکه مسیری برای ایستادگی در برابر ناملایمات و رسیدن به فردای روشن‌تر است.

وقتی با دوستانم از تجربه‌ها و دردهای مشترک‌مان می‌نویسیم، احساس می‌کنیم که تنها نیستیم. هر کلمه‌ای که بر کاغذ می‌آید، مرهمی بر زخم‌های کهنه‌ی ماست. بسیاری از ما، عزیزان‌مان را در حملات تروریستی از دست داده‌ایم یا مجبور به ترک خانه و کاشانه‌‌ی مان شده‌ایم. اما در میان این سختی‌ها، نوشتن همچنان چراغ راه ماست.

قلم برای من سلاحی در برابر تاریکی، ابزاری برای یافتن آرامش و ایستادگی در برابر دشواری‌هاست. هر جمله‌ای که می‌نویسم، گامی به سوی امید و زندگی بهتر است. تا زمانی که قلم در دست دارم، می‌دانم که هیچ چیزی نمی‌تواند نور امید را در دل من خاموش کند.

نویسنده: ثریا محمدی

Share via
Copy link