نقش روایت‌ها در گسترش نفرت و خشونت

Image

گفت‌وگو با دکتر محمدامین احمدی

نقش روایت‌ها در گسترش نفرت و خشونت؛با تحلیل موردی خشونت جاری در غزه و با نگاهی به افغانستان، چهارمین برنامه‌ی اکس اسپیس نسل پنجم با حضور دکتر محمدامین احمدی، استاد دانشگاه، محقق و عضو هیأت گفت‌وگوکننده‌ی صلح دولت پیشین باطالبان بود.

این برنامه به تاریخ 30 میزان 1402 برابر با 22 اکتوبر 2023 به‌طور زنده و با حضورداشت جمع کثیری از مخاطبان نسل پنجم برگزار شد. در ابتدا دکتر احمدی در مورد انتخاب موضوع برنامه چنین گفت: «کوشش می‌کنم که وضعیت جاری در غزه و فلسطین را با توجه به این دیدگاه که روایت‌های چه نقشی در گسترش نفرت و خشونت دارد، توضیح دهم و برای خودمان قابل فهم بسازیم و تا حدودی وضعیت خود را هم درک بتوانیم؛ چون ما هم در وضعیت خشونت‌آمیز به‌سر می‌بریم. یعنی ما هم قربانی (جنوساید)، پاک‌سازی قومی، تبعیض سیستماتیک و مسایلی از این قبیل هستیم. شاید از این طریق، در فهم و شناخت وضعیت خود هم نوعی توانایی به‌دست بیاوریم.»

دکتر احمدی در ادامه گفت: «زمانی من همان روایت مسلطی را که توسط کشورهای اسلامی ارائه می‌شد، قبول داشتم. بعدها، دچار نوعی تردید شدم و چون دچار تردید شدم، می‌خواستم بفهمم که مسأله از چه قرار است؟ قبل از اینکه وقایع اخیر رخ بدهد، بیشتر به منابعی مراجعه کردم که از کشورهای اسلامی نباشد و از یک موضع دینی، مذهبی و منطقه‌ای نسبت به این قضیه برخورد نکند. به‌همین خاطر سروکارم بیشتر با استادان و محققان اسرائیلی افتاد.»

دکتر احمدی، ضمن اشاره به این نکته که نسبت به روایت‌های مسلط جهان اسلام دچار تردید شده است، به این منابع و محققان اسرائیلی اشاره کرد: «ژیژاک، گیدون لیوی، نوام چامسکی، اوی شیلیم و ایلان پاپه» و در ادامه گفت: «تحقیقات ایلان پاپه برایم بسیار مهم است و اخیراً ایشان یک کتابی به‌نام (ده اسطوره در باره‌ی اسرائیل) نوشته است و در این کتاب، توضیح می‌دهد که چرا اسرائیل در جهان استثنا است؟ ایشان این استثنا را بر اساس ده اسطور توضیح می‌دهد.»

دکتر احمدی، ضمن اینکه به منابع سخنانش اشاره کرد، در ادامه به توصیف خشونت در فلسطین پرداخته و گفت: «بخش عمده‌ی خشونت از جانب اسرائیل صورت می‌گیرد و یک بخش اندکی از خشونت‌ها از جانب فلسطین و مخصوصاً حماس، صورت می‌گیرد. مهم‌ترین کلیدواژه‌ی اولیه‌ی این خشونت، اشغال هست. یعنی فلسطین، توسط تعدادی از مهاجرین اروپایی اشغال شده است و در واقع نوعی استعمار مهاجران وجود دارد. این اشغال مربوط زمان کنونی نمی‌شود و از دهه‌ی 1930م شروع شده و قبل از آن به (وعده‌ی بالفور) بر می‌گردد که انگلستان به صهیونیسم وعده داد که برای آن‌ها می‌تواند در فلسطین مسکن و مأوا درست کنند.»

دکتر احمدی در ادامه گفت: «در نتیجه‌ی اشغال، این مهاجران به سیاست‌های مختلفی چون: پاک‌سازی قومی، آپارتاید و جنوساید نیز دست زدند و بخش دیگری که در فلسطین اتفاق افتاده و بسیار روشن است، نقض قوانین بین‌المللی در مورد جنگ و ارتکاب جرایم جنگی است.»

دکتر احمدی با اشاره به جرایم جنگی اسرائیل در فلسطین، در ادامه به اصول قوانین حاکم بر جنگ اشاره کرده و وضاحت داد: «قوانین بین‌المللی حاکم بر جنگ بر چند اصل استوار است که عبارت‌اند از محافظت از غیر نظامیان از سوی طرفین جنگ، اصل تفکیک بین اهداف نظامی و غیرنظامی و اصل تناسب که متأسفانه هر سه این اصول رعایت نشده و ما شاهد تلفات زیاد غیرنظامیان هستیم.»

ایشان در ادامه اضافه کرده و گفت: «حماس باور به نابودی اسرائیل دارد. در مجموع، اسرائیل را به ‌عنوان دشمن تلقی می‌کند و در این زمینه هست که رگه‌هایی از تفکر افراطی کافرکشی و یهودکشی هم ممکن است وجود داشته باشد، اما در این میان، در حقیقت بخش اصلی خشونت از جانب اسرائیل صورت گرفته است. به‌همین خاطر است که بسیاری از محققان خشونت فلسطینی‌ها را نتیجه‌ی اشغال، آپارتاید، استعمار، پاک‌سازی قومی، جنوساید، خشونت‌های اسرائیل و ارتکاب جرایم جنگی می‌دانند.»

دکتر احمدی در پاسخ به این سوالات که چرا جهان در مقابل جنایات اسرائیل، ساکت هستند؟ یعنی چرا قوانین بشردوستانه‌ی بین‌المللی، حقوق بشر، تمامی ارزش‌های مهم جهانی حقوق بشر، در مورد اسرائیل نادیده گرفته می‌شوند؟ از قول ایلان پاپه چنین گفت: «این بر می‌گردد به اسطوره‌هایی که در مورد اسرائیل ساخته شده و مجموع این‌ها به ده اسطوره می‌رسد. این اسطوره‌ها، روایت اسرائیل و روایت غرب را می‌سازد.»

دکتر احمدی، قبل از اینکه به این اسطوره‌های ده‌گانه بپردازد، یادآوری کرد که «ما به‌عنوان مردم هزاره‌ی افغانستان با درک وضعیت خود باید بدانیم که رابطه‌ی تنگاتنگی میان روایت و (جنوساید) وجود دارد. در هرجایی که جنوساید اتفاق افتاده، در آنجا نوعی روایت وجود داشته است و روایت‌ها برای توجیه جنوسایدها و قتل‌های سیستماتیک ساخته می‌شوند.»

ایشان با درنظرداشت این وضاحت، اسطوره‌های ده‌گانه را چنین برشمرده و توضیح داد: «اول صهیونیسم را که ساخته‌ی یهودی‌های سکولار بود، بر اساس کتاب مقدس (تورات) یک ملت تعریف کردند و گفتند که در معرض خطر هستند. دوم، هلوکاست اتفاق افتاد و یهودیان اروپایی و هر یهود را در جهان، به مثابه‌ی قربانی تصویر کردند؛ یهود، یعنی قربانی و قربانی جنایت. در نتیجه‌ی این دیدگاه، هرگونه مخالفت با صهیونیسم، یهودستیزی شمرده شد. سوم، بر اساس کتاب مقدس، گفتند که فلسطین سرزمین یهود است. چهارم، فلسطین یک بیابان خشک و بی‌آب و علف و خالی بود. وقتی که وعده‌ی بالفور توسط مقام بریتانیایی برای صهیونیست‌ها داده شد، در آن زمان سرزمین خالی بود. یهودیان آمدند و این سرزمین را آباد کردند. پنجم، اسرائیل، تنها و مهم‌ترین دموکراسی خاور میانه است. ششم، اگر اسرائیل، از خود در گذشته دفاع نمی‌کرد، اعراب آن‌ها را نابود می‌کردند. حالا هم اگر دفاع نکنند، حماس، تندروان و رادیکال‌‎های مسلمان آن‌ها را نابود می‌کنند. هفتم، بومی‌زدایی از فلسطینیان. هشتم، انسان‌زدایی از فلسطینی‌ها. نهم، پایان نامعلوم جنگ اسرائیل و فلسطین و…»

ایشان در پاسخ به این سوال که چرا امریکا یگانه حامی اسرائیل است، گفت: «یک سلسله اسطوره‌ها و خصوصاً اسطوره‌های مذهبی در حمایت امریکا از اسرائیل نقش دارد، نه عقلانیت، نه حتا اولویت‌های امنیتی یا اولویت‌های اقتصادی. بزرگ‌ترین لابی اسرائیل در امریکا، لابی یهود نیست. قوی‌ترین لابی اسرائیل در امریکا، یک گروه مذهبی بنام (انجیلیکن) است. این گروه که مسیحی کاتولیک هستند. انجیلیکن‌های مسیحی، ایده‌ی صهیونیستی خود را از آینده و تاریخی که در آینده اتفاق می‌افتد، گرفته‌اند. یعنی در در آخرالزمان، عیسی مسیح بار دیگر بر می‌گردد و برای این‌که مقدمه‌ی ظهور عیسی مسیح بار دیگر آماده شود، نتیجه‌اش بر اساس روایت کتاب مقدس این است که یهودی‌ها به سرزمین فلسطین برگردند و هیکل سلیمان را برای بار سوم آباد کنند. وقتی که این‌ها به سرزمین فلسطین بازگشتند و هیکل سلیمان را آباد کردند، آخرالزمان فرا می‌رسد و عیسی مسیح بار دیگر ظهور می‌کند.»

دکتر احمدی، در مورد روایت‌های مسلط در جهان اسلام که اکثراً در مقابل روایت‌های اسرائیل قرار دارد، چنین توضیح داد: «در بین مسلمانان، ما شاهد نوعی قبیله‌گرایی هستیم؛ یعنی مسلمانان جهان که اکثراً از فلسطین حمایت می‌کنند، بر این اساس نیست که آن‌ها رفته و تحقیق کرده باشند که بله، در فلسطین اشغال صورت گرفته، آپارتاید و پاک‌سازی قومی صورت گرفته، قوانین بین‌المللی نقض شده، نابرابری وجود دارد، در فلسطین ارزش‌های انسانی قربانی می‌شود و با توجه به این مسایل آمده و از فلسطین اعلان حمایت کرده باشند، این چنین نیست. نوعی دیدگاه قبیلوی وجود دارد. در راستای همین حمایت قبیله‌ای، چیزی که در این حمایت برد دارد، تاریخ، نشانه‌ها، اسطوره‌ها و سمبول‌هاست. مردم نیست. مثلاً: مسجدالاقصی، دین اسلام، قبله‌ی اول مسلمانان، سرزمین مقدس، یهود دشمن مسلمانان هست، یهود کینه‌توزترین دشمن مسلمانان هست، این روایت‌ها در حقیقت ذهن مسلمانان را تسخیر کرده است. این سمبول‌ها، نمادها و اسطوره‌هاست که ذهن مسلمانان را بیشتر برای جنگیدن، کشتن و بسیج شدن تحریک می‌کند، تا اینکه یک تعداد انسان‌های بی‌گناه در سرزمین فلسطین به قتل می‌رسند.»

ایشان در مورد راه حل از زبان خودش و همان نویسنده‌هایی که به‌عنوان منبع از نوشته‌های آن‌ها استفاده کرده است، چنین گفت: «ما باید از این روایت‌های قبیلوی، از این اسطوره‌ها عبور کنیم و برسیم به اینکه یهودی، مسیحی، مسلمان، عرب و… انسان هستند. از حقوق برابر برخوردارند و می‌توانند که یک حکومت مشترک تشکیل دهند؛ حکومت مشترک دموکرات، مبتنی بر ارزش‌های حقوق بشری و برابری انسانی که همه‌ی‌شان از حقوق برابر برخوردار باشند و در این سرزمین زندگی کنند.»

دکتر احمدی، در مورد وجه مشترک روایت‌های مسلط اسرائیلی‌ها و مسلمانان با افغانستان چنین گفت: «وجه مشترک این روایت‌ها با افغانستان و مخصوصاً هزاره‌ها در این است که در مجموع افغانستان، دچار نوعی خشونت فراگیر است. این خشونت را اگر مطالعه کنیم، ریشه‌های همین خشونت‌های افغانستان نیز به روایت و اسطوره بر می‌گردد که ما ساخته‌ایم. مثلاً: ناسیونالیزم افغانی یک اسطوره و روایت هست؛ اما این روایت و اسطوره، در واقع یک اسطوره‌ی ناقص و منشأ تولید تبعیض و نابرابری در افغانستان هست. نسل‌کشی هزاره‌ها که در گذشته صورت گرفته است و حالا هم صورت می‌گیرد، بر اساس روایت‌ها و اسطوره‌هایی است که خلق می‌شود یا خلق شده و به وجود می‌آید. مردم افغانستان که فعلاً تقسیم شده‌اند، به میزان زیاد این تقسیم‌بندی و این نفرتی که شکل گرفته، محصول یک سلسله اسطوره‌ها است.»

Share via
Copy link