دَرها و پنجرهها را باز کن و یک نفس عمیق بکش. اگر ناراحتی، ناراحتیهایت را کنار بگذار و باقی زندگی را خوشحال باش!
راستی چرا اینقدر ناامیدی؟ امیدوار باش و هیچگاه امیدت را از دست نده. تو در ابعاد این جهان محدود نمیگنجی. تو اینقدر قوی هستی که خودت اینها را نمیدانی.
میدانم برایت سخت است؛ اما تو یک دریایی، عبور کردن از مسیری برای دریا سخت نیست. حتا اگر لبریز هم شوی، فقط شروع کن و به جلو حرکت کن. غمگین مباش. اینها هم میگذرد…
شاید با تمام این همه بدبختیها، امید و شانسی باشد. پرواز کن، به طرف آرزوهایت برو. بدان که مهمترین مساله این است که باید خودت را بشناسی. دنیا بهخاطر تو اینقدر زیبا ساخته شده است که اگر خودت را بشناسی این زیباییها را خواهی دید.
پرواز کن و به سوی هدفها و رویاهایت برو. رویاهایت را دنبال کن و هیچگاه آن را فراموشش مکن. به یاد داشته باش، هیچ رویایی تا ابد رویا نمیماند و فقط تو میتوانی با رسیدن به هدفها و رویاهایت بهترین الگو برای دیگران باشی.
با رنگهای شاد، رویاهایت را در آسمان زندگیت رسم کن. ببین چقدر زیباست که تو مانند یک پروانه در آن فضا پرواز کنی. تو میتوانی با پروانههای آسمان زندگیات به رویا هایت سفر کنی و در مسیر این پرواز با پروانههای آسمان زندگیات قصه کنی.
تو شجاعی و شجاعت دنبال کردن رویاهایت را داری. یادت باشد که همیشه به رویاهایت فکر کنی و هیچگاه نگذاری که رویاهایت فراموش شود. تو یک کوهی و مثل یک کوه محکم و استوار باش. تو یک خورشیدی، مانند یک خورشید بدرخش. تو با درخشش خودت، راه و مسیرت را روشن میکنی.
اینقدر زانوی غم بغل نکن، باور داشته باش اگر تو نباشی هم این دنیا وجود دارد؛ اما با بودن تو و دیدن خوبیهای این دنیا توسط تو، این دنیا زیباتر میشود. ببین که با بودن تو، دنیا چقدر زیبا و بزرگ است. خودت میدانی که تو بهترینِ بهترینهایی؟
هیچگاه منتظر دیگران نباش و تلاش کن که یک قدم جلوتر از همه حرکت کنی. اینگونه، در آخر، تو باارزشی و باید ارزش خودت را بدانی. پس خودت را بشناس و قدر خودت را همیشه بدان. تو بیمانندی. فقط شروع کن و تلاش کن که هیچگاه عقبتر از دیگران نباشی…!
آری دختر، خودت را بشناس و بدرخش!
نویسنده: شبنم جلیلی