ما دختران افغانستان، در طول تاریخ، علیرغم همهی چالشها و محدودیتهایی که بر سر راه ما بوده است، همواره در عرصههای مختلف پیشگام بودهایم. از میدانهای علمی و فرهنگی گرفته تا عرصههای اجتماعی و سیاسی، ثابت کردهایم که هیچچیز نمیتواند مانع پیشرفت و رسیدن به اهداف ما شود.
ملاله یوسفزی: دختری قهرمان که در سال ۲۰۱۴ جایزهی صلح نوبل را دریافت کرد. او نماد مبارزه برای حق تحصیل دختران است و با شجاعت و تلاش خود جهان را متوجه مشکلات دختران در جوامع سنتی ساخت.
هدیه رحمان: یکی از دختران موفق افغانستان که در عرصهی رباتیک فعالیت دارد و مدالهای مختلفی را در رقابتهای بینالمللی به دست آورده است.
فاطمه افضلی: چهرهی شناختهشده در سطح جهان که در حوزههای اجتماعی فعالیت میکند و صدای زنان و دختران افغانستان را به گوش جهانیان میرساند.
اینها تنها چند نمونه از هزاران دختر توانمنداند که دل شان برای افغانستان میتپد. هزاران فاطمه، هدیه و ملالهای که در میان درد و رنج زندگی میکنند؛ اما محکوم به سکوت شدهاند. دخترانی که تمام هویتشان زیر سایهی ریش و دستاری که به نام «اسلام و مذهب» بر آنان تحمیل شده، مصادره شده است. دخترانی که با آرزوهای بیشمار قد کشیدند؛ اما ناگهان زندگی روی دیگر خود را نشان داد و به جرم دختر بودن، سرنوشتشان تغییر کرد.
دختران امروز افغانستان، دختران بیست سال پیش نیستند. رویاهای این نسل بزرگتر و زیباتر از آن است که به جرم دختر بودن از آن چشمپوشی کنیم. ما در طول این سالها روز و شبهایی را در انتظار آزادی و رهایی سپری کردهایم که شاید برخی نتوانند تصور کنند. دختر افغانستان، از لحظهی تولد تا مرگ، برایش تصمیم گرفته شده است و او سکوت کرده است. تنها دختر افغانستان است که در جهان معاصر از حق تحصیل محروم است، و جرمش فقط دختر بودن است.
اما دختر بودن هرگز محدودیت نیست. برعکس، ما به دختر بودن خود افتخار میکنیم و بهعنوان انسان و اشرف مخلوقات خداوند متعال، به راه خود ادامه خواهیم داد. باور داریم که درخشانترین ستارهها در تاریکترین شبها میدرخشند. ما نیز در این شب طولانی و تاریک به درخشیدن ادامه خواهیم داد و آنچه را که میخواهیم، خواهیم ساخت. مهم نیست شب چقدر طولانی باشد، سرانجام خورشید طلوع خواهد کرد.
میدانیم که گذر از این مسیر سخت است. در این راه، دردهای بسیاری خواهیم کشید، زخم زبانهای زیادی خواهیم شنید، ناامیدیهای زیادی را تجربه خواهیم کرد. اما همچنین میدانیم که هیچ ظلمی پایدار نیست. تاریخ بارها نشان داده است که استبداد و سرکوب هرگز برای همیشه باقی نمیمانند. روزی خواهد رسید که دختر افغانستان دیگر قربانی تبعیض و نابرابری نخواهد بود. روزی که او نیز همچون دیگران، حق تحصیل، حق کار و حق آزادی بیان خواهد داشت.
اکنون زمان آن رسیده است که سکوت نکنیم. ما بهعنوان نسل جدید دختران افغانستان، وارثان میراث مولانا و رابعه بلخی، باید دست در دست هم بدهیم و برای آیندهی بهتر تلاش کنیم. ما باید چهرهی واقعی اسلام را به جهانیان نشان دهیم، اسلامی که عدالت، رحمت و برابری را ترویج میدهد، نه ظلم و تبعیض را.
ما باید تلاش کنیم که دختر افغانستان نیز بهعنوان یک انسان دیده شود. او باید بتواند حرف بزند، بخندد، بنویسد و حتی برای یکبار هم که شده، بدون ترس و فشار، یک لبخند واقعی بزند. لبخندی که پشت آن غمی پنهان نباشد، بلکه از عمق وجودش برخیزد. لبخندی که طعم آزادی را داشته باشد.
پس، سکوت نکنیم. نگذاریم که صدای ما خاموش شود. با هر کلمه، با هر قدم و با هر تلاش، برای آیندهی روشنتر بجنگیم. جهان باید بداند که دختر افغانستان دیگر آن دختر ساکت و خاموش دیروز نیست. او ایستاده است، میجنگد و روزی پیروز خواهد شد.
پس امیدوار باش دختر، سحر نزدیک است!
نویسنده: شکیبا محمدی