در تاریخ پر فراز و نشیب مردم هزاره، نام عبدالعلی مزاری همچون ستارهای درخشان میدرخشد. او نهتنها یک رهبر سیاسی و مذهبی بود، بلکه نمادی از شجاعت، صداقت و عشق بیدریغ به مردمش به شمار میرفت. مزاری در دوران زندگی پرتلاطم خود همواره مدافع حقوق مردم و عدالتخواهی بود. او هرگز تسلیم نشد و در برابر ظلم و تبعیض ایستادگی کرد. روحیهی پرصلابت او حتی در سختترین لحظات نیز امید را در دل مردمش زنده نگه داشت.
مزاری از میان مردم برخاست و برای مردم زیست. او نهتنها یک رهبر، بلکه آینهای بود که دردها، آرزوها و امیدهای مردم هزاره را بازتاب میداد. او با صداقت و شجاعت بینظیر خود به مردمش آموخت که چگونه در برابر ظلم بایستند و برای حقوق خود مبارزه کنند. در تاریخ هزارهها، مزاری الگویی بیبدیل از رهبری باقی خواهد ماند. او از هیچچیز نمیهراسید و با دلیری و ایمان به راه خود ادامه داد. او تکیهگاه مردمش بود و هرگز فراموش نخواهد شد.
مزاری نهتنها یک رهبر سیاسی، بلکه پدری مهربان و دلسوز برای مردمی بود که نیازمند حمایت و محبت بودند. او با تمام وجود به مردمش عشق میورزید و هرگز از تلاش برای بهبود شرایط آنها دست نکشید. او حقیقتگویی بزرگ بود که دردها و رنجهای مردمش را بازتاب میداد. همواره بر این باور بود که “حق خواستن به معنی دشمنی با کسی نیست” و این جملهی پرمعنای او تا امروز در دلهای مردم هزاره طنینانداز است.
مزاری بر این باور بود که خواستن حقوق و عدالت، به معنی دشمنی با دیگران نیست. او بر این اصل پایبند بود که مبارزه برای برابری و عدالت باید با انسانیت و مهربانی همراه باشد. با شجاعت و دلیری برای حقوق مردمش جنگید اما هرگز از مسیر اخلاق و انسانیت خارج نشد. همین ویژگیهاست که او را به الگوی بینظیر از رهبری تبدیل کرده است. او به مردم هزاره آموخت که چگونه با حفظ کرامت و انسانیت، برای حقوق خود بجنگند.
یکی از بزرگترین دستاوردهای مزاری، هویتبخشی به مردم هزاره بود. او به آنها یاد داد که به تاریخ، فرهنگ و هویت خود افتخار کنند. او نشان داد که با اتحاد و همبستگی میتوان به عدالت و حقوق دست یافت. او به آنها آموخت که هزاره بودن نهتنها یک هویت قومی و فرهنگی، بلکه مسئولیت بزرگ در قبال جامعه و تاریخ است.
مزاری با سخنرانیها و اقدامات خود، غرور و عزتنفس را به مردم هزاره بازگرداند. او یادآوری کرد که تاریخ هزارهها مملو از مقاومت و شجاعت است و آنها باید به این تاریخ افتخار کنند. او با تأکید بر وحدت و همبستگی، نشان داد که تنها راه رسیدن به عدالت و صلح، اتحاد و همکاری است.
مزاری در مسیر مبارزهی خود با سختترین حوادث روبهرو شد. او شاهد ظلم و تبعیضهایی بود که بر مردمش اعمال میشد. هر زخمی که بر مردمش وارد میشد، زخمی بر دل او بود. او با چشمان خود دید که چگونه خانوادهها و کودکان بیگناه به خاطر اختلافات قومی و مذهبی قربانی میشوند. او هیچگاه این دردها را فراموش نکرد و همین دردها انگیزهی بیشتری برای ادامهی مبارزه به او بخشید.
یکی از دردناکترین حوادثی که مزاری تجربه کرد، قتلعام مردم هزاره در زمان جنگهای داخلی افغانستان بود. او با تمام وجود برای حفاظت از مردمش ایستادگی کرد؛ اما دید که چگونه دشمنان، بدون هیچ رحم و مروتی، به مردمش حمله میکنند. این حوادث قلب او را شکست اما عزم او را برای مبارزه استوارتر ساخت. او با وجود تمام این دردها، هرگز از مسیر عدالت و انسانیت خارج نشد و همواره به مردمش امید میداد.
مزاری در مسیر مبارزهی خود، با خیانتها و نیرنگهای بسیاری مواجه شد. دشمنان او نهتنها از بیرون، بلکه از درون نیز تلاش کردند تا او را شکست دهند. برخی از نزدیکانش به او خیانت کردند و در مسیر مبارزهاش سنگاندازی کردند. اما او با استقامت و ایمان به راه خود، این چالشها را نیز پشت سر گذاشت. او به مردمش آموخت که در برابر خیانت و نیرنگ، باید با استقامت و ایمان ادامه داد.
در میان تاریکیها، مزاری نوری بود که راه را نشان میداد. زندگی و مرگ او درسهای بزرگی از شجاعت، امید و مقاومت را به ما آموخت. او به مردم هزاره نشان داد که حتی در تاریکترین لحظات، امید و استقامت میتواند راه را به سوی روشنایی باز کند. یاد و خاطرهی مزاری همیشه در دلهای مردم هزاره زنده خواهد بود و نامش با افتخار و احترام بر زبانها جاری خواهد ماند.
مزاری الگویی از شجاعت و استقامت بود که با هر قدمی که برمیداشت، بر تاریخ مردم هزاره اثری عمیق میگذاشت. او نهتنها بهعنوان یک رهبر، بلکه بهعنوان یک قهرمان، برای همیشه در دلهای مردم هزاره جاودان خواهد ماند. مزاری به ما آموخت که چگونه با عشق، شجاعت و ایمان، برای عدالت و حقوق بجنگیم و هرگز تسلیم نشویم.
مزاری، ستارهای که هرگز خاموش نخواهد شد.
نویسنده: مریم امیری