عید، جشنی برای همه

Image

هوا پر از عطر خوش انتظار است. روزهای پایانی ماه رمضان در کشورم و دیگر کشورهای اسلامی، مانند برگ‌های زرین یک کتاب قدیمی، سرشار از رازهایی است که تنها قلب‌های بیدار می‌توانند آن را بخوانند. این روزها دیگر فقط روزهای عادی نیستند؛ گویا زمان کندتر می‌گذرد، انگار هر ثانیه سنگین‌تر از همیشه است. در این لحظات ناب، تمام شهر در جریان تولدی دوباره قرار دارد، تولدی که با دستان پرمهر زنان و دختران این سرزمین رقم می‌خورد.

در هر خانه، زنان و دختران مانند هنرمندانی خستگی‌ناپذیر، مشغول آفرینش جهانی پر از نور و نشاط هستند. آن‌ها تنها شیرینی نمی‌پزند؛ بلکه خاطرات می‌سازند، خاطراتی که سال‌ها بعد، وقتی فرزندان‌شان بزرگ شدند، اشک شوق را به چشمان‌شان خواهد آورد. آن‌ها خانه‌ها را نه‌تنها از گردوغبار، بلکه از هرگونه غم و کدورت نیز پاک می‌کنند. گویا با هر جارویی که می‌زنند، به شیشه‌ها برق می‌اندازند و دل‌ها را نیز برای پذیرایی از عید آماده می‌سازند.

در این میان، مردان و پسران جوان نیز بی‌کار ننشسته‌اند. بازارها و کوچه‌های شهر پر از هیاهوی آن‌هاست. با چشمانی درخشان و دل‌هایی پر از امید، به دنبال بهترین لباس‌ها، عطرها و میوه‌های عید می‌گردند. هر خریدی که می‌کنند، تنها یک کالا نیست، بلکه نشان عشق و احترام به عزیزان‌شان است. پدران با لبخندی رضایت‌آمیز، کیف پول‌شان را درمی‌آورند و به پسران جوان می‌گویند: «برای مادرت هم یک روسری و لباس زیبا بخر.» این جمله ساده به نظر می‌رسد؛ اما در دل خود دنیایی از محبت و قدردانی را پنهان کرده است.

همه جا عطرهای تازه، از جنس پاکی و تازگی، در فضای خانه می‌پیچد. گویا با هر عطری که بر لباس‌های نو زده می‌شود، روح تازه‌ای در کالبد زندگی دمیده می‌شود. این هدایا تنها پارچه و شیشه‌های خوش‌بو نیست، بلکه وعده‌هایی برای روزهای بهتر است، روزهایی که در کنار هم بودن ارزش‌مندتر از هر ثروتی است.

اما در میان تمام این زیبایی‌ها، قلب تپنده‌ی عید فطر، زکات فطره است. اینجا دیگر بحث بر سر خرید و پاک‌سازی نیست؛ اینجا سخن از مسوولیت است، از انسانی که در قبال هم‌نوع خود احساس تکلیف می‌کند. خانواده‌ها با دقت و وسواسی مثال‌زدنی، سهم هر فرد را محاسبه می‌کنند. این پول‌ها تنها کمک مالی نیستند؛ بلکه نمادی از همبستگی یک جامعه‌اند. وقتی کودکی سکه‌ای را در دست نیازمندی می‌گذارد، در واقع درسی بزرگ‌تر می‌آموزد: درس بخشش، مهربانی و این حقیقت که شادی واقعی زمانی کامل می‌شود که دیگران نیز شاد باشند. عید فطر تنها روز پایان روزه نیست؛ بلکه روز پایان غم‌هاست، روزی که هیچ‌کس، حتی یک نفر، نباید گرسنه بماند.

به همین دلیل، عید فطر در کشورم تنها یک مناسبت مذهبی نیست، بلکه جشن بزرگ انسانی است. جشنی که در آن، ثروتمند و فقیر، پیر و جوان، زن و مرد، همه در کنار هم قرار می‌گیرند تا ثابت کنند که انسانیت فراتر از هر مرز و تقسیم‌بندی است. در این روز، آسمان آبی‌تر به نظر می‌رسد، خورشید گرم‌تر می‌تابد و باد، با ملایمت بیشتری صورت‌ها را نوازش می‌کند. گویا طبیعت نیز همراه ماست، همراه با مردمی که می‌دانند عید فقط برای خودشان نیست؛ عید برای همه است.

سحرگاه عید فطر، مردم شهرم با ندای “الله‌اکبر” از خواب بیدار می‌شوند. مردان و پسران، لباس‌های نو بر تن کرده، به سوی مساجد و مصلی‌های بزرگ می‌روند تا نماز عید را به جماعت بخوانند. پس از نماز، مردم یکدیگر را در آغوش می‌گیرند و با گفتن “عید مبارک” مهربانی را میان خود پخش می‌کنند. کودکان نیز با شور و شوق وصف‌ناشدنی در این مراسم شرکت می‌کنند. آن‌ها با چشمان درخشان و دل‌هایی پرامید، منتظر دیدار دوستان و گرفتن عیدی هستند.

سفره‌ی عید فطر، مملو از غذاهای خوش‌مزه، شیرینی‌های خانگی و عیدی است. هر خانواده در افغانستان با تمام توان می‌کوشد تا بهترین غذاها را برای مهمانان عید آماده کند؛ اما آنچه این سفره را رنگین‌تر می‌کند، نه غذاها، بلکه نشستن دور هم و قصه‌های صمیمانه است. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها در این روزها، برای نوه‌های‌شان از خاطرات عیدهای گذشته می‌گویند. از روزهایی که صلح بود، از مهربانی‌هایی که میان همسایه‌ها ردوبدل می‌شد و از ارزش صبر و روزه‌داری. این قصه‌ها نه‌تنها تاریخ را زنده نگه می‌دارند، بلکه به نسل جدید می‌آموزند که عید تنها خوردن و پوشیدن نیست؛ عید فرصتی برای ساختن یادهای زیباست.

یکی از زیباترین رسم‌های عید، دیدوبازدیدهای خانوادگی و دوستانه است. کوچک‌ترها به دیدار بزرگ‌ترها می‌روند، به آن‌ها احترام می‌گذارند و عیدی می‌گیرند. مردم در این روز به دیدار اقوام و همسایه‌ها می‌روند و با گفت‌وگوهای صمیمی، ریشه‌های محبت را محکم‌تر می‌کنند. در بسیاری از مناطق، مسابقات محلی مانند تورنمنت‌های فوتبال، بزکشی و شعرخوانی برگزار می‌شود که شور و نشاط عید را دوچندان می‌کند.

مردم کشورم، با تمام رنج‌های گذشته، در این روز به یک‌دیگر امید می‌دهند و عهد می‌بندند که اگرچه روزهای سختی را پشت سر گذاشته‌اند؛ اما فردا می‌تواند بهتر باشد. عید فطر به آن‌ها یادآوری می‌کند که ایمان، محبت و همبستگی، قوی‌تر از هر جنگ و جدایی است.

پس بیایید در این عید فطر، نه‌تنها لباس‌ها، بلکه دل‌های‌مان را نیز نو کنیم. بیایید به نیازمندان کمک کنیم و به کودکان بی‌پناه امید ببخشیم؛ زیرا حقیقت عید، در همین لحظه‌های کوچک اما مقدس نهفته است. عید فطر در کشورم، تنها روز پایان روزه نیست؛ بلکه نمادی زنده از ایمان، بخشش و همبستگی است.

در سراسر این سرزمین کهن، از کابل تا هرات، از مزارشریف تا قندهار، عید فطر با شکوه ویژه و معنویت عمیق جشن گرفته می‌شود. این عید، یادآور پیروزی تقوا بر هوای نفس، اتحاد بر تفرقه و شکرگزاری بر نعمت‌های خداست.

عیدتان مبارک! دلتان پر از نور ایمان و زندگیتان سرشار از برکت الهی باد!

نویسنده: مریم امیری

Share via
Copy link