در این عید و در این بهار…!

Image

وقتی به بهار فکر می‌کنم، تنها گل‌ها و درختانی که دوباره زنده می‌شوند به یادم نمی‌آیند؛ بلکه به خودم هم فکر می‌کنم. به روزهایی که گذشت، خاطراتی که در دل دارم و آینده‌ای که هنوز از رازهایش بی‌خبرم. هر سال، عید نوید یک آغاز دوباره است؛ اما امسال برایم معنای متفاوتی دارد. امسال نه فقط طبیعت، بلکه خودم هم می‌خواهم بهار شوم.

شاید عجیب باشد؛ اما این روزها احساس می‌کنم در میانه‌ی یک تغییر بزرگ ایستاده‌ام؛ تغییری که نه‌تنها در دنیای بیرون، بلکه در درون خودم رخ می‌دهد. بهار امسال، دیگر نمی‌خواهم تنها تماشاگر شکوفه‌ها و پرواز پرندگان باشم، بلکه می‌خواهم خودم نیز بخشی از این تولد دوباره باشم. من به «بهار جدید» فکر می‌کنم، به بهاری که نه‌تنها طبیعت، بلکه وجودم را نیز دگرگون کند.

ممکن است بپرسید چرا به این تغییر نیاز دارم؟ پاسخ ساده است. بهار همیشه یادآور رشد و نو شدن است. هر سال، درختان برگ تازه می‌کنند، گل‌ها می‌شکفند و زمین از نو جان می‌گیرد؛ اما امسال، نمی‌خواهم فقط شاهد این تغییرات باشم، بلکه می‌خواهم خودم نیز تغییر کنم. می‌خواهم رشد کنم، روحم را تازه کنم و درونم را بهاری نو ببخشم.

مدتی است که درگیر روزمرگی‌ها و چالش‌های زندگی بوده‌ام؛ اما در این بهار به خودم قول داده‌ام که اجازه ندهم مشکلات، سد راهم شوند. شاید برخی، تغییرات بزرگ را هدف قرار دهند؛ اما من می‌خواهم با تغییرات کوچک آغاز کنم، تغییراتی که هرچند ساده‌؛ اما می‌توانند روحم را آرام‌تر و زندگی‌ام را زیباتر کنند. می‌خواهم هر لحظه را با دقت بیشتری ببینم، از هر تجربه درسی بیاموزم و ارزش‌های درونی‌ام را بهتر بشناسم.

این بهار، نه‌تنها به شکوفه‌های درختان، بلکه به گل‌های پنهان درونم نیز توجه خواهم کرد. می‌خواهم بخش‌هایی از خودم را که تاکنون نادیده گرفته‌ام، پیدا کنم و به آن‌ها اهمیت بدهم. می‌خواهم مهربان‌تر باشم، با خودم صادق‌تر و با احساساتم نزدیک‌تر. شاید همین تغییرات کوچک، مرا به انسان تازه تبدیل کند، انسانی که با امید و شجاعت بیشتری به دنیا نگاه می‌کند.

این بار، عید را نه‌فقط به‌عنوان یک جشن، بلکه به‌عنوان فرصتی برای شروع نو می‌بینم. از همین امروز تصمیم گرفته‌ام که زندگی‌ام را با نگاه تازه ببینم. به هر آنچه دارم، با دل سپاسگزار بنگرم. نه فقط به این دلیل که خداوند فرصتی دوباره به من داده، بلکه به این خاطر که در سخت‌ترین روزها هم ایستاده‌ام و ادامه داده‌ام.

همه‌ی این‌ها به من یادآوری می‌کند که حتی در تاریک‌ترین لحظات، هنوز هم فرصتی برای شروع دوباره داریم. هنوز هم می‌توانیم تغییر کنیم. هنوز هم می‌توانیم دنیای بهتری برای خود و اطرافیان خود بسازیم. این، برای من بزرگ‌ترین درس این بهار است.

بهار برای من نه فقط یک تغییر فصلی، بلکه فرصتی برای شکوفایی درونی است. از خودم می‌پرسم: چگونه می‌توانم بهتر از دیروز باشم؟ چگونه می‌توانم لبخند بیشتری به جهان هدیه کنم؟ چگونه می‌توانم با خودم و با دیگران مهربان‌تر باشم؟ بهار، همیشه یادآور فرصتی است که به خود می‌دهم تا رشد کنم و بهتر شوم.

این عید، زمانی برای زدودن غم‌ها، رها شدن از نگرانی‌ها و استقبال از روزهایی پر از امید است. می‌خواهم مانند درخت جوان، زندگی را از نو آغاز کنم. می‌خواهم در این بهار، محکم‌تر از همیشه گام بردارم و به خودم یادآوری کنم که هر چیزی که بخواهم، در دسترسم است، فقط کافی است به خودم ایمان داشته باشم و در مسیر درست قدم بگذارم.

این بهار، تنها یک تغییر در طبیعت نیست؛ برای من، یک تغییر در زندگی است. به خودم قول می‌دهم که در این روزهای نو، در جستجوی رشد و آرامش باشم، در جستجوی صلح درونی و پیشرفتی که مرا به آن انسانی تبدیل کند که همیشه آرزویش را داشته‌ام. امیدوارم که این بهار، برای همه‌ی ما سرشار از لحظاتی باشد که قلب ما را گرم و روح ما را آرام کند.

من خودم را در این بهار جدید می‌بینم؛ با دلی شاد، نگاهی روشن و لبخندی که از همیشه بزرگ‌تر است. و این یعنی من در بهار دوم زندگی‌ام، بهار دیگری می‌شوم. بهاری که نه‌فقط در زمین و آسمان، بلکه درون قلبم نیز شکوفا خواهد شد و روزهایم را روشن‌تر خواهد کرد.

نویسنده: بهار ابراهیمی

Share via
Copy link