از خاکستر برمی‌خیزیم و پرواز می‌کنیم

Image

آفتاب درخشان که بر چهره‌ی زمین می‌تابید و حس آرامش به همه‌ی اهالی زمین می‌بخشید، حالا گویا ابری سنگین و تاریک بر آن سایه انداخته است و مهربانی خورشید را کمرنگ‌تر کرده‌است. نوری که روزگاری دل‌ها را گرم می‌کرد؛ ولی حالا کمرنگ یا خاموش شده است. این آفتاب، رویای دختران افغانستان بود، روشن، گرم و امیدبخش؛ اما ابرهای سیاه چند سالی می‌شود که آن را پوشاندند و آرزوهای ما را به تاریکی کشانده‌اند.

روزهایی شده است که هوای دل‌های ما دیگر مثل سابق نیست. رویاهایی که در دل می‌پروراندیم، حالا دفن شده‌اند و به روشنی و زنده بودن گذشته‌ها نیست.

حق تحصیل، حق رفتن به مکتب و دانشگاه‌، که باید حقی بدیهی و انسانی هر انسانی در روی زمین باشد، برای دختران افغانستان به رویای دست‌نیافتنی تبدیل شده است.

آزادی، واژه‌ای که معنای زندگی بود، حالا در زنجیر است. دیگر آزاد بودن و آزاد زیستن تنها یک خیال شده است. مراکز آموزشی منفجر شدند و هزاران دختر با هزار رویا به خاک سپرده شدند.

دختر بودن، که نماد زیبایی و توانایی است، در این کشور به گناهی نابخشودنی تبدیل شده است. رؤیاهای ما در دل ما دفن شده‌ و حسرت، تنها چیزی است که باقی مانده است. رؤیای فارغ‌التحصیلی از مکتب و دانشگاه، چیزی که برای دیگران بدیهی است، برای ما به یک جرم و یا یک امتیاز ممنوعه‌ی بزرگ تبدیل شده است.

در زمستان ۱۴۰۲، روزی با مادرم به بازار رفتیم. در راه دخترانی را دیدیم که همراه مادرانشان بودند. ناگهان طالبان دختران را با خود بردند فقط به خاطر لباس هایشان دختران را گرفتند و بردند. مادرشان دل اش پر از درد و چشمانش پر از اشک شد اما او کاری نمی توانست بکند.

با دیدن آن صحنه، من و مادرم زود به خانه برگشتیم.

از آن روز به بعد، هیچ دختری در کابل نتوانست با همان شوق همیشگی از خانه بیرون بیاید. مکاتب و دانشگاه‌ها به روی ما بسته شد. دیوارهای خانه‌های ما به زندان تبدیل شد و بعد از آن ما با ترس و لرز قدم به بیرون می‌گذاریم.

با تمام این سختی‌ها و محدودیت‌هایی که بر ما اعمال می‌کنند، با خود عهد کرده‌ایم که ما دختران قوی هستیم. با تمام بی‌عدالتی‌ها، ناهنجاری‌ها و تاریکی‌ها مقابله می‌کنیم. قلمی که در دست می‌گیریم، تاریکی را به روشنایی و جهل را به دانایی تبدیل خواهیم کرد.

ما با قلم خود یک آینده‌ی روشن می‌سازیم. رؤیاهایی که در دل دفن شده‌اند، دوباره زنده خواهند شد. مکاتب و دانشگاه‌ها دوباره باز خواهند شد و این دل‌های تاریک روشن خواهند گشت.

زیرا ما نسل سیمرغیم. همان‌گونه که سیمرغ از دل خاکستر برمی‌خیزد، ما دختران افغانستان نیز از میان تاریکی‌ها و ویرانی‌ها پرواز خواهیم کرد.

دست به دست هم، پیش به سوی پیروزی!

نویسنده: مهدیه احمدی

Share via
Copy link