بابه مزاری؛ رهبر عدالت و همبستگی

Image

سی سال از شهادت بابه مزاری می‌گذرد؛ اما نام و یاد او همچنان در دل‌های مردم زنده است. او نه فقط یک رهبر، بلکه نماد مقاومت، عشق و شجاعت بود. نامش در تاریخ، تنها یک واژه نیست؛ بلکه پژواکی از فریادهای ملتی است که قرن‌ها زیر فشار تبعیض، نابرابری و بی‌عدالتی خاموش مانده بودند. او روح بزرگ و پرجرأت بود که جامعه‌ی بی‌صدا را به بازپس‌گیری حقوق‌شان فراخواند. بابه مزاری، چراغ امیدی بود که در تاریکی استبداد و نابرابری درخشید.

زمانی که او قد علم کرد، جامعه‌ای پیش رویش قرار داشت که در طول تاریخ جز زخم، تبعیض و حاشیه‌نشینی چیزی ندیده بود. جامعه‌ای که سال‌ها تلاش کرد تا فقط دیده شود؛ اما حتی در این تلاش هم ناکام ماند. واقعیت تلخی که مردم هزاره و دیگر اقلیت‌های افغانستان با گوشت و پوست خود حس کرده بودند. اما مزاری نیامد تا تسلیم این سرنوشت شود، بلکه او به مردمش نشان داد که پذیرش ظلم و ستم یک سرنوشت نیست، بلکه یک انتخاب است.

او گفت که حتی اگر دست ما خالی و زخم‌های ما تازه باشد، باز هم باید بایستیم و برای حقوق خود بجنگیم. سخنان او نه از سر سیاست، بلکه برخاسته از دردی عمیق و تجربه‌ی تلخ بود. بابه مزاری در جامعه‌ای که تاریخ، فرهنگ و هویت هزاره‌ها همیشه نادیده گرفته شده بود، صدای بلند این هویت شد. او به ملتی که احساس می‌کرد در حاشیه تاریخ قرار گرفته است، نشان داد که هویت‌شان ارزشمند است و باید آن را بازسازی کنند. او تنها به گذشته نپرداخت، بلکه آینده‌ای را به تصویر کشید که در آن هر فرد، فارغ از قومیت، مذهب و طبقه اجتماعی، به‌عنوان یک انسان، دارای حقوق و کرامت است.

وحدت، تنها راه بقا

در دورانی که هر گروهی فقط به فکر بقای خود بود، بابه مزاری به همه نشان داد که اتحاد، تنها راه بقاست. او معتقد بود که اگر بخواهیم در برابر تبعیض و ستم پیروز شویم، باید با یکدیگر هم‌دل و هم‌صدا شویم. او نه فقط برای هزاره‌ها، بلکه برای همه‌ی مردم افغانستان از اتحاد و همبستگی سخن گفت. او خواستار کشوری بود که در آن عدالت و برابری جایگزین تعصب و تبعیض شود. او تلاش کرد تا جریان‌های جداگانه را به یک رود خروشان و هدفمند تبدیل کند.

بابه مزاری به ما یاد داد که سکوت در برابر ظلم، به معنای شریک شدن در آن است. او نشان داد که هر فرد، هرچند کوچک، می‌تواند بخشی از یک تغییر بزرگ باشد. او از عشق به مردم و شجاعت در برابر بی‌عدالتی سخن گفت و این دو را به‌عنوان ابزارهایی برای تغییر جامعه معرفی کرد. امروزه، وقتی به راه و هدف او نگاه می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود که آیا ما هم جرأت ایستادگی برای عدالت را داریم؟ آیا می‌توانیم مانند او برای حقیقت بایستیم؟

آرمانی که خاموش نمی‌شود

بابه مزاری تنها یک فرد نبود، بلکه یک آرمان بود؛ آرمانی که به ما یادآوری می‌کند که ما فراتر از زخم‌ها و رنج‌های‌مان هستیم. او گفت که می‌توان از خاکستر گذشته برخاست و آینده‌ای پر از عشق و عدالت ساخت. امروز، ما مدیون او هستیم که نگذاشت صدای‌مان خاموش شود. در روزگاری که وحدت و همدلی در میان مردم افغانستان کم‌رنگ شده بود، بابه مزاری پرچم اتحاد را برافراشت. او مردم را از تفرقه و پراکندگی نجات داد و باور داشت که تنها در سایه‌ی اتحاد می‌توان به صلح و آرامش دست یافت.

اما امروز، با گذشت سه دهه، جامعه‌ی افغانستان همچنان در گرداب فتنه‌ها و اختلافات گرفتار است. آیا راهی که بابه مزاری نشان داد، هنوز هم می‌تواند ما را به رهایی برساند؟ پاسخ روشن است: بله. میراث او زنده است، نه فقط در کلمات، بلکه در روح مبارزه و عدالت‌خواهی مردمی که او برای‌شان جان داد.

رهبر عشق و ایستادگی

بابه مزاری با درک خشم و نارضایتی مردمش، تلاش کرد تا آن را به سوی مسیری سازنده هدایت کند. او می‌دانست که تنها با عشق و محبت می‌توان این شعله‌ها را خاموش کرد و جامعه را به سوی صلح و آرامش سوق داد. عشق و محبت، دو عنصر اساسی در اندیشه و عمل او بود. او باور داشت که تنها با عشق به وطن و محبت به هم‌وطنان می‌توان جامعه‌ی مستحکم و پایدار ساخت.

بابه مزاری همچون بهاری پرتپش بود که زندگی و امید را به جامعه‌ی افغانستان بازگرداند. او با شجاعت و جسارت بی‌نظیرش راهی را باز کرد که دیگران از رفتنش هراس داشتند. در غیاب او، جامعه‌ی افغانستان از جرأت و شجاعت محروم شد. اما نام و یادش همچنان الهام‌بخش است. او بود که به مردم جسارت و شهامت بخشید تا در برابر ظلم و ستم بایستند و برای حقوق خود مبارزه کنند. بابه مزاری، ستون محکمی در برابر طوفان‌های سهمگین تاریخ بود. او نه‌تنها راه را نشان داد، بلکه خودش پیش‌قدم شد تا مردم را از تاریکی‌ها نجات دهد.

میراث بابه مزاری، مسئولیت نسل امروز

در سی‌امین سالگرد شهادت او، باید از خود بپرسیم که چگونه می‌توانیم میراثش را زنده نگه داریم. آیا می‌توانیم مانند او برای عدالت بایستیم؟ آیا می‌توانیم عشق و همبستگی را به جای نفرت و اختلاف بنشانیم؟ بابه مزاری، چراغی در تاریکی بود که راه را برای ما روشن کرد. امروز وظیفه‌ی ماست که این چراغ را خاموش نکنیم.

او به ما آموخت که تنها با وحدت و همدلی می‌توان به صلح و آرامش دست یافت. او نه‌تنها یک رهبر، بلکه معلم هویت و خودباوری بود. او مردم را به سوی اعتماد به نفس و افتخار به هویت‌شان سوق داد. یاد و خاطره‌ی او همچون ستاره‌ای در آسمان تاریک افغانستان می‌درخشد و راه آینده را نشان می‌دهد.

یادش جاویدان و راهش همیشه روشن باد.

نویسنده: مریم امیری

Share via
Copy link