روایت (۲)
اشاره: این روایت را یکی از اعضای تیم امنیتی و کشفی حزب وحدت ارسال کرده، اما به لحاظ موقعیت و نگرانیهای امنیتی خود و اعضای خانوادهاش، تقاضا کرده است که از افشای اسم و هویتش خودداری شود. قسمتی از روایت به صورت شفاهی و قسمتی به صورت دستنوشته در آرشیف شیشه میدیا محفوظ است.
***
رحمتالله بیژنپور در یک قسمت از روایت خود یاد میکند که وقتی جمعی از روشنفکران تاجیک در یک لست بلند با امضای استاد ربانی به قتل محکوم شده بودند، استاد مزاری از آنها اعلام حمایت کرد. من در این زمینه، چند روایت مشخص را به یاد دارم که به طور مستند از آنها یاد میکنم و امیدوار هستم کسانی که از آنها نام میبرم، خود شان به پاس امانتداری تاریخی و قدردانی از استاد مزاری با زبان خود جزئیات بیشتر آن را روایت کنند.
پس از عملیات شورای عالی هماهنگی علیه دولت ربانی در ۱۱ جدی ۱۳۷۲، استاد ربانی، فتوای جهاد علیه جنرال دوستم و کسانی که در کنار او بودند، صادر کرد. این فتوا، موجی از ترس و ناامنی در میان غیرنظامیان و حتی نیروهای نظامی غیرهمسوی حکومت، به وجود آورد. در این میان، شمار زیادی از برادران تاجیک و پشتون که در مرکز یا شمال کابل زندگی میکردند، بهسوی مناطقی مانند تایمنی که در کنترل حزب وحدت بود، پناه آوردند و سپس از آنجا به غرب کابل منتقل شدند.
این روند، در همان یکی دو روز پس از اعلان جهاد آغاز شد. یکی از موارد مشخص، انتقال جمعی از افراد بلندپایه و خانوادههای وابسته به آنها توسط یکی از برادران جنرال بابهجان به غند ۰۱ جهادی بود. او تقاضا کرد که این گروه به مناطق امنتری منتقل شوند. در آن زمان، آقای شریف شهکار، که رئیس مرکز مطبوعاتی جنبش ملی اسلامی در کابل بود، خود از نزدیک در جریان این انتقال قرار داشت و میتواند شرح دقیقتری از این رویداد ارائه کند.
در میان کسانی که به این شیوه نجات یافتند، بستگان نزدیک جنرال دلاور و جنرال اسدالله، قوماندان لوای گارد در میدان هوایی کابل نیز حضور داشتند. روند انتقال چنین افراد و خانوادههای آنان بارها تکرار شد. اگرچه حزب وحدت در آن زمان بهعنوان یک طرف درگیر جنگ با حکومت ربانی شناخته میشد، اما بسیاری از این پناهجویان به مناطق تحت کنترل حزب وحدت در تایمنی، وزیرآباد و چهارقلعه میآمدند و سپس با وسایط رسمی حزب، تحت عنوان اعضای حزب وحدت، به غرب کابل منتقل میشدند.
در آن روزها، احساس میشد که میان جنرال بابهجان و استاد مزاری، رابطهای ویژه، دقیق و محرمانه برقرار است. گفته میشد که برخی پیامها از سوی بابهجان برای استاد مزاری ارسال میشود و استاد نیز متقابلاً بر حفظ این رابطه تأکید میکرد. این رابطه، بستر اعتماد و نجات بسیاری از جانها بود—جانهایی که با وجود تفاوت در وابستگی قومی، حزبی یا فکری، زیر چتر انسانیت قرار گرفتند.
در آن زمان، چهرههای سرشناس نظامی و مسلکی بسیاری از قوم تاجیک نیز در غرب کابل حضور داشتند. آنان، اگرچه با حزب وحدت پیوند حزبی نداشتند، اما بهدلیل فشارها و تهدیدهای سیاسی حکومت ربانی و احمدشاه مسعود، از حمایت و پناه حزب وحدت برخوردار شدند. برخی از این چهرهها در کنار جنبش ملی اسلامی ایفای وظیفه میکردند و تا آخرین روزهای مقاومت غرب کابل در آنجا ماندند.
از جملهی این افراد میتوان به این نامها اشاره کرد: جنرال خلیل پروانی، جنرال محرابالدین، ناظر حیدر از غوربند، جنرال وهاب، جنرال حمیدالله بسام و دهها تن دیگر از افسران با تجربه.
از میان برادران پشتون نیز چهرههای نامداری در آن دوران در غرب کابل پناه گرفتند. پروفیسور جنرال موسی وردک، یکی از پزشکان سرشناس افغانستان، و جنرال وهاب قهرمان پیلوت، از جمله این افراد بودند. دهها تن از افسران، کارکنان و متخصصان دولتهای گذشته نیز، با حمایت حزب وحدت، یا مستقیماً به غرب کابل منتقل شدند یا با وساطت این حزب، به مناطق امن در شمال کشور رسیدند.