قلم خونین شهیدان، یادگاری ماندگار

Image

از قلمی سخن می‌گویم که می‌توانست با آن سرنوشت‌ها را رقم بزند، آینده‌ای زیبا را ترسیم کند؛ اما اکنون بر خاک افتاده است. می‌توانست با آن جامعه‌ای ساخته و آرزوهای شیرین به واقعیت بدل گردد؛ اما اکنون در دریایی از خون می‌غلتد. می‌توانست ظالمان را سرکوب کند، اما خود سرکوب شده است. می‌توانست انقلابی در اندیشه‌ها برپا سازد، اما اکنون خود در خاموشی فرو رفته است. می‌توانست فعال باشد و زندگی مردم را به تصویر بکشد، اما حالا در زیر خاک به خوابی عمیق فرو رفته است.

چرا دیگر رنگ گذشته را ندارد؟ چرا نمی‌توان دوباره ایستاد و قلم را به دست گرفت؟ آنان تحت هر شرایطی راه خود را ادامه می‌دادند، اما حالا چرا دیگر ادامه نمی‌دهند؟

قلبم آتش گرفت، وقتی به من گفتند: «دیگر نیستند… آن دستانی که سرنوشت را رقم می‌زد، آن چشم‌هایی که برای وطن می‌گریست و از صمیم قلب اراده‌ی ساختن کشور را داشت. دیگر نیستند آن اندیشه‌ها و دیدگاه‌های ناب.»

اکنون چشمانی را تصور می‌کنم که نمی‌تواند بر رویاهایش، زندگیش و قلمش چشم ببندد. حتی این چشم‌ها برای ما پیامی دارند. گویا خاموشانه می‌خواهند بگویند:

«ما در مسیر رسیدن به رویاهای خود جان دادیم؛ اما این به‌معنای نابودی آن رویاها نیست. شاید ما نتوانستیم این کشور را بسازیم؛ اما حالا نوبت شماست که با اراده‌تر و امیدوارتر از ما ادامه دهید. مسیری را که ما نیمه‌راه طی کردیم، شما تا پایان بروید. بیش از ما، قلم و کتاب‌تان را دوست بدارید، چون آن‌ها رفیقان همیشگی شما هستند. قلم‌تان، در حقیقت، کلید بهشت کوچکتان است و کتاب‌تان، راهی است که شما را به سوی انسانیت و انسان‌دوستی سوق می‌دهد.»

آری، تنها گناه ما شهیدان، رویا داشتن بود. گویا در این سرزمین، همه گرفتار فقر رویاها شده‌اند؛ فقرِ آرزو، فقرِ امید و همین باعث شده حتی جوانان به ناامیدی تن دهند.

اما شما جوانان، رؤیابان‌هایی هستید که نه‌تنها آینده‌ی این سرزمین را می‌سازید، بلکه در حقیقت زندگی ایده‌آل و آینده‌ی خود را نیز می‌سازید؛ زندگی‌ای در آرامش و امنیت.

هر بار که به‌خاطر سختی‌ها و اندوه‌ها ناامید می‌شوید، به‌یاد داشته باشید که تنها مسؤول تحقق رؤیاهای خودتان نیستید، بلکه شهیدان اهل قلم نیز به شما سپرده شده‌اند. آنان به شما و عملکردتان ایمان دارند و از شما می‌خواهند رؤیای‌شان را به حقیقت تبدیل کنید. نگذارید قلم‌هایشان به خاکستر بدل شود، یا کتاب‌هایشان پاره‌پاره گردد. بلکه با قلم‌هایشان باید کتاب‌هایی نوشت؛ کتاب‌هایی از انسانیت، راه‌های پیشرفت در تکنولوژی، اقتصاد، علم، و زندگی.

با کتاب‌هایشان، بسیاری را باید به سوی روشنایی راهنمایی کرد؛ نه آن‌که نقطه‌ی پایان گذاشت.

پس ما مسؤول هستیم که یاد و خاطره‌ی شهیدان‌ خود را با ادامه‌ی راه‌شان زنده نگه داریم. با تحقق بخشیدن به رؤیاهایشان، روح آن‌ها را آرام کنیم. ما کسانی هستیم که این مسیر پرفرازونشیب را ادامه می‌دهیم و نمی‌گذاریم که قلم‌های خونین شهیدان‌ ما برای همیشه خاموش بمانند و از خاطره‌ها محو شوند.

ما به همه نشان خواهیم داد که رؤیاهای شهیدان ما هرگز نمی‌میرند، بلکه زنده و جاودانه باقی خواهند ماند.

نویسنده: دینا طاهری

Share via
Copy link