شهری در قلبم پر از خوشی و شادیست. ندایی به من میگوید: بخند، خوش باش و نگاهی به سمت من بینداز. ببین چقدر پر میکشم برای عاشق شدن، چقدر حال و هوای خوب و خوش دارم. از آیا تو این زیبایی را حس نمیکنی؟ اینکه هر روزت را با عشق و هیجان آغاز کنی، کافیست، این بزرگترین هدیهی زندگیات میتواند باشد. تنها کافیست با دستان نرم و پرمهرت، آستانهی قلبم را نوازش کنی و یکبار هر نعمتی را که در زندگیات داری، در ذهن خودت تجسم نمایی. بهانهای پیدا کن تا عاشق باشی، عاشق هستی، عاشق خالق هستی و عاشق تمام کسانی که تو را عاشقانه دوستت دارند. امسال هم، عشق را با تمام وجودت در قلبت ببین، همهچیز آنجاست؛ در وجود خودت!
مثل نگاه کردن به لبخند مادرت؛
مثل داشتن پدر؛
مثل تماشای مهتاب در دل شب که گویا خود مهتاب انسانیست که با دیدنش، هزاران حرف میانتان رد و بدل میشود و بیدلیل حالت خوب میشود و بدون اینکه ببینی به طرف ماه لبخند میزنی؛
مثل نگاه کردن به دلگرمی خانواده که از دیدن همدیگر امیدوار و از شادی و خوشی همدیگر خوشحال میشوند؛
مثل تماشای سلامتی خودت که انرژی لازم برای کارهایی داری که خیلی دوست داری بیشتر از هرچیزی دیگر انجام بدهی؛
مثل باریدن باران بر آغوش گرم و مهماننواز زمین، که به ما داشتن قلبی بزرگ را میآموزد تا در آن سبزی و مهربانی بکاریم؛ مثل بوسیدن گونههای نارنجی برگها با امواج دریا و…
همهی اینها، دلایلی برای عاشق شدناست؛ برای دوست داشتن دنیای خودت و خالقت که خیلی مهربان و دوستداشتنی است.
ما میتوانیم با گام برداشتن در خیالات خود، آنها را در عرصهی زندگی خود به کار گیریم، برایشان برنامهریزی کنیم و به واقعیت تبدیلشان کنیم. با فکر کردن به چیزهایی که قلب ما به آنها اشاره میکند، چیزهایی که به ما دلخوشی، شوق و اشتیاق میدهند، سرانجام به موفقیت خواهیم رسید. چون با اشتیاق کافی، به آن عمل میکنیم.
هر کاری که با شوق و علاقه انجام شود، بدون شک موفقیت و دستاوردی که در انتظارش بودی را به همراه خواهد داشت.
پس در زندگی، به دنبال روشنایی، محبت، صبر، تحمل و امیدواری باشیم. شاید با داشتن همهی اینها هم نتوانیم بر تمام سختیها غلبه کنیم؛ اما دستکم، همینها بخشی از دردهای ما را کم میکنند، ما را قویتر و پختهتر میسازند.
پس همیشه به دنبال چیزی باشیم که بر شخصیت و ساختار معنوی و ظاهری ما تأثیر مثبت و ارزنده داشته باشد.
عواطف و احساسات خود را کنترل کنیم و با خلوص نیت، در مسیر خود ادامه دهیم تا تعادلی میان عقل و قلب ما برقرار بماند. از ذهن خود برای درست اندیشیدن و از قلب خود برای صادق بودن، خوشحال بودن و انسان بودن استفاده کنیم.
تلاش کنیم با شوق و علاقه زندگی کنیم تا روح ما جوان بماند و تغییرات ظاهری، مانعی برای پیشرفت ما نشوند.
همیشه بهانهها و واقعیتهای زیبایی برای زندگی کردن پیدا کنیم، تا ارزش چیزهای ساده و بزرگ زندگی خود را، به درستی و زیبایی – بهعنوان نعمتی الهی – بشناسیم. آنگاه کمتر به کمبودهای زندگی توجه خواهیم کرد و با همان داشتههای ارزشمند خود قانع میشویم و بر کمبودهای خود غلبه میکنیم و واقعاً زندگی میکنیم.
پس اگر تا امروز، اینهمه زیبایی را در زندگیتان درک کردهاید، بدانید که واقعاً زندگی کردهاید. به راهی که یافتهاید ادامه دهید و تلاش کنید، چون این راه، همان راه درست برای یافتن معنای زندگیست. راه درست زندگی همان راهی که قلب تان به شما نشان میدهد.
نویسنده: رعنا نبوی