نسل نوین ادامه‌دهنده‌ی راهِ بابه مزاری است

Image

رهبر بزرگ ما، بابه مزاری، پیامی از روشنایی و امید را در دل چالش‌ها و تاریکی می‌رساند. او همچون ققنوسی بود که از خاکستر برخاست و به سوی نور و روشنایی پرواز کرد.

او در دل تمام مشکلات و تبعیض، رویای وحدت و یکپارچگی را در سر خود می‌پروراند. رویایی که کودکان هزاره از خود مکتب داشته باشند و در گوشه‌وکنار این مملکت زندگی مرفهی بسازند. سوال‌برانگیز است که چرا این رویای شیرین و ساده‌ی او، به فدا کردن خودش به انجامید؟ 

هرچه زمان می‌گذرد، هدف او روشن‌تر و نمایان‌تر می‌شود. سال‌ها می‌گذرد و نبود بابه‌ را بیشتر حس می‌کنیم. هر بار که با تبعیض در جامعه‌ی خود، به دلیل هزاره بودن، مواجه می‌شویم، خاطرات و سخنان او به یاد ما می‌آید.

او سخنان بسیار تأثیرگذار و مملو از معنای و هدف را به مردم بازگو می‌کند. او با سخنان خود می‌خواست که مردم را از زندگی و وضعیت فعلی‌شان آگاه سازد.

او در شرایطی سخت و نابرابر، برای حقوق مردمش مبارزه کرد. او برای وحدت، برای عدالت، برای آموزش و برای حق زندگی آزادانه ایستاد. اما همان‌گونه که تاریخ بارها نشان داده است، هر کس که برای حقیقت و عدالت برخیزد، بهای سنگین می‌پردازد.

با گذشت زمان، نه‌تنها اندیشه‌های استاد مزاری کمرنگ نشد، بلکه در دل نسل‌های جدید، جرقه‌ای از امید و بیداری را شعله‌ور ساخت. امروزه، هر هزاره‌ای که برای حقوق خود ایستادگی می‌کند، هر دختری که به دنبال تحصیل و آینده‌ی بهتر است و هر انسانی که در برابر ظلم و تبعیض سکوت نمی‌کند، میراث استاد مزاری را زنده نگه‌می‌دارد.

شاید جسم او دیگر در میان ما نباشد؛ اما راه و اندیشه‌اش همچون نوری در تاریکی، مسیر را برای آینده‌ی روشن‌تر هموار می‌کند.

در تاریکیِ تبعیض و ستم، مشعل‌هایی وجود دارند که هرگز خاموش نمی‌شوند؛ مشعل‌هایی که راه را برای نسل‌های بعد روشن می‌کنند. بابه مزاری یکی از همین مشعل‌های فروزان بود که در برابر نابرابری، تبعیض و بی‌عدالتی ایستاد و با خون خود، مسیر آزادی و آگاهی را رنگین ساخت. او نه‌تنها برای مردم خود، بلکه برای تمام کسانی که به عدالت و انسانیت باور داشتند، نماد امید و مقاومت شد.

در روزگاری که هزاره‌ها از ابتدایی‌ترین حقوق خود محروم بودند، او رویاهای بزرگی در سر داشت. رویای دیرینه‌ی برابری، رویای آموزشی که برای همه در دسترس باشد و رویای کشوری که هر شهروندش حق زیستن در عزت و امنیت را داشته باشد. در زمانی که بسیاری تسلیم سرنوشت تحمیلی خود شده بودند، بابه مزاری هم‌چون ققنوسی از خاکستر ظلم برخاست و به مردم خود گفت که نباید سر خم کنند، نباید ساکت باشند و نباید از خواستن حق خود شرم کنند.

اما تاریخ همواره با آنان که حقیقت را فریاد زده‌اند، مهربان نبوده است. صدای استاد مزاری، صدای عدالت و برابری، برای آنان که از ستم سود می‌بردند، غیرقابل‌تحمل بود. او را به بند کشیدند، شکنجه کردند و ناجوان‌مردانه به شهادت رساندند؛ اما هرگز نتوانستند آرمان‌هایش را خاموش کنند. امروز، هر کودکی که در مکتبی درس می‌خواند، هر زنی که به دنبال حقوق خود ایستادگی می‌کند و هر انسانی که در برابر ظلم لب به اعتراض می‌گشاید، ادامه‌دهنده‌ی راه او است.

زمان می‌گذرد، اما نبود او را بیشتر از همیشه حس می‌کنیم. هر بار که با تبعیض روبه‌رو می‌شویم و هر بار که حق انسانی‌ ما زیر پا گذاشته می‌شود، به یاد سخنان او می‌افتیم. او زنده است، نه در جسم، بلکه در روح مبارزه‌ای که هنوز ادامه دارد. میراث او در قلب‌ها باقی مانده و نسل جدید، با آگاهی و ایستادگی، راهش را ادامه خواهد داد.

نویسنده: دینا طاهری

Share via
Copy link