• خانه
  • روایت
  • ابر‌های تیره‌ی ممنوعیت؛ مهتاب و دو رشته‌ی نیمه‌تمام

ابر‌های تیره‌ی ممنوعیت؛ مهتاب و دو رشته‌ی نیمه‌تمام

Image

فقط یک هفته مانده بود که مهتاب 23ساله، تحصیلش در رشته‌ی قابلگی را به پایان برساند و سند فراغت بگیرد. او که از سر ناگزیری و به گفته‌ی خودش «به رسم مبارزه و تسلیم‌نشدن»، دو سال پیش تصمیم گرفت که به جای نشستن در خانه «قابلگی» بخواند، یک بار دیگر با ممنوعیت از سوی طالبان روبه‌رو شده و مجبور است که در خانه بنشیند و به وضعیت خودش و میلیون‌ها زن و دختر دیگر در افغانستان افسوس بخورد. پس از اعلام ممنوعیت تحصیل از سوی طالبان، مهتاب از شدت ناراحتی و سردردی به داروی مسکن پناه برده است؛ اما درد او را درمانی نیست.

چرا مهتاب یک بار دیگر در پس ابرهای تیره‌ی ممنوعیت قرار گرفت؟

ممنوعیت آموزش دختران در رشته‌های قابلگی و پرستاری از سوی طالبان

گروه طالبان سه‌شنبه 13 قوس، اعلام کرد که تحصیل انستیتیوت‌های علوم صحی در رشته‌های «قابلگی و پرستاری»، «تا اطلاع ثانوی» مسدود است. این اقدام نابهنگام، ستم‌گرانه و سرکوبگرانه‌ از سوی این گروه، انفجار کشنده‌ای در زندگی زنان و دختران و به ویژه دختران دانش‌جو در مووسسه‌های تحصیلی در رشته‌های «قابلگی و پرستاری» بود.

دخترانی که در این مووسسه‌ها درس می‌خواندند اکثریت شان، پس از بسته‌شدن دروازه‌ی دانشگاه از سوی طالبان، این راه را به حیث فرصتی برای یادگیری و مبارزه با سرکوبگری‌های طالبان انتخاب کردند که مهتاب یک از این دختران بوده است. دختران در این مووسسه‌ها در رشته‌های قابلگی، پرستاری، دندان‌پزشکی، آزمایشگاه و داروسازی تحصیل می‌کردند.

 پس از این اقدام اینک، هیچ فرصتی برای دختران باقی نمانده که آن‌ها درس بخوانند و کم‌ازکم با فشار روانی و ممنوعیت و محدودیت‌ها از سوی طالبان مبارزه کنند، مگر این که همه شامل مدرسه‌های دینی طالبان شوند تا این گروه بیشتر از کار خود حس رضایت و پیروزی داشته باشند؛ اما محال است.

واکنش‌ها به تصمیم طالبان

تصمیم طالبان برای ممنوعیت تحصیل دختران، یک بار دیگر با واکنش‌های جدی از سوی نهادهای بین‌المللی و زنان و دختران افغانستان روبه‌رو شد. ویدیوهایی که از مووسسه‌‌های تحصیلی و از واکنش‌های دختران دانش‌جو به رسانه‌ها رسیده نشان می‌دهند که دختران دانش‌جو به شدت ناراحت شده و بیش‌تر از پیش خود را در تاریکی یافته‌اند.

در یکی از این ویدیوها یک دختر دانش‌جو می‌گوید: «یک همین انستیتیوت برای ما مانده بود که این را هم امروز بسته کردند. حالا این طالبان از جان ما چه می‌خواهند؟ می‌آمدید انستیتیوت را انتحاری می‌کردید که وحشی‌بودن تان بهتر ثابت می‌شد.»

در بدخشان دختران دانش‌جو با خوانش آهنگ‌های اعتراضی در برابر فرمان رهبر طالبان واکنش نشان دادند: «بیا با من ای آسمان گریه کن» و بیش‌تر دختران از شدت ناراحتی و ناامیدی گریه می‌کنند. در ویدیوی دیگری می‌بینیم که یک زن جوان در جمع دخترانی که در حال گریستن هستند، می‌گوید که «دیگر نباید گریه کنیم. کارد به استخوان رسیده است. وقتی کارد به استخوان برسد کسی گریه نمی‌کند.»

 اتحادیه‌ی اروپا در واکنش به این تصیمیم طالبان گفته است که ممنوعیت تحصیل دختران «نقض وحشتناک حقوق اساسی بشر و حمله‌ی غیرقابل توجیه بر حق دسترسی زنان به آموزش» است. این اتحادیه با ابراز نگرانی شدید، پیامدهای گسترده‌ی این تصمیم را «تعمیق بحران انسانی و تشدید رنج» مردم افغانستان خوانده و هم‌چنان گفته است که مشارکت زنان در آموزش و کار فقط به خاطر موضوع برابری نیست، بلکه برای خودکفایی، توسعه و شکوفایی هر مردمی ضروری است.

سازمان عفو بین‌الملل ممنوعیت آموزش دختران در رشته‌های قابلگی و پرستاری را «ظالمانه» خوانده و این کار را حمله‌ی سیستماتیک طالبان بر زنان و دختران و جنسیت آن‌ها دانسته و گفته است که طالبان با این تصمیم ظالمانه، با آن که دروازه‌های آموزش و تحصیل را به روی دختران می‌بندند، این کار پیامد مخربی برای کشوری خواهد داشت که دارای بلندترین میزان مرگ‌ومیر «مادران» و «کودکان» در جهان است.

در همین مورد با مهتاب دانش‌جوی رشته‌ی قابلگی در هرات و دکتر شفیق در کابل، گفت‌وگو کرده و از آن‌ها پرسیده‌ام که پیامد این اقدام ظالمانه‌ی طالبان در زندگی زنان و دختران افغانستان چه خواهد بود و چرا طالبان چنین تصمیمی علیه زنان و دختران گرفته‌ اند؟

مهتاب به ما می‌گوید که چرا رشته‌ی قابلگی را انتخاب کرد و ممنوعیت تحصیل از سوی طالبان چه تاثیری بر او، هم‌صنفی‌هایش و همه‌ی دختران گذاشته است.

مهتاب و دو رشته‌ی نیمه‌تمام

مهتاب 23 سال سن دارد. دوره‌ی مکتب را در یکی از مکتب‌های خصوصی در هرات خوانده و در سال 1398 فارغ شده است. او که به حیث یک دخترباسواد از رنج‌های فراوان در زندگی زنانِ محروم از حمایت‌های قانونی و حقوقی در افغانستان آگاه بود، تحصیل در شته‌ی حقوق در دانشگاه خواجه عبدالله انصاری را شروع کرد و تا آمدن طالبان و بسته‌شدن دروازه‌ی دانشگاه از سوی این گروه، دو و نیم سال «پنج سمیستر» درس خوانده بود و کم‌کم به هدفش که فراغت از رشته‌ی حقوق بود نزدیک می‌شد که گروه طالبان دروازه‌ی دانشگاه را قفل زد. مهتاب می‌گوید: «می‌خواستم حقوق بخوانم و بتوانم از حق و حقوق خودم و زنانی که یک عمر از حقوق انسانی خود بی‌خبر بودند، آگاه شوم و تا حد توان در این زمینه کار کنم؛ اما فقط پنج سمیستر درس خواندم. بسته‌شدن دانشگاه و وضعیت پیش‌آمده در زندگی زنان بسیار تاثیر منفی و مخربی بر من گذاشت. سه سال از درس‌ها و اهدافم پس ماندم و حس می‌کردم که برای همیشه سقوط کرده‌ام.»

مهتاب می‌گوید که پس از بسته‌شدن دروازه‌ی دانشگاه که از ناراحتی و وضعیت بد روحی رنج می‌کشید، به دنبال روزنه‌ای برای ادامه‌ی تحصیل و مبارزه با سرکوبگری‌های طالبان بود، تصمیم گرفت که رشته‌ی قابلگی را در یک از مووسسه‌های تحصیلی بخواند. او این رشته را نیز به دلیل رنج‌های بی‌شمار زنان در افغانستان انتخاب کرد: «پس از بسته‌شدن دانشگاه‌ها تنها راه برای من این بود که به رسم مبارزه و تسلیم‌نشدن باید ادامه می‌دادم که این انستیتیوت‌ها آخرین امید و دلخوشی من و دختران دیگر بود. رشته‌ی قابلگی را انتخاب و تحصیل در این رشته را شروع کردم. از درس‌خواندن در این رشته با تمام محدودیت‌ها و دشواری‌ها توسط طالبان خوشحال بودم. همه‌ی استادان ما خانم بودند و در صنفی که من درس می‌خواندم حدود 60 نفر دانش‌جو بودیم.»

 دو هفته تا فراغت

مهتاب می‌گوید که فقط دو هفته تا فراغت او و هم‌صنفی‌هایش باقی مانده بود که شب‌هنگام وقتی او در مورد پایان درس‌های قابلگی، فراغت و کار برای زنان از طریق تحصیلش فکر می‌کرد، خبر نابهنگام و ظالمانه مبنی بر ممنوعیت تحصیل دختران در رشته‌های «قابلگی و پرستاری» از سوی طالبان را در کانال‌های درسی خواند و مهتاب امیدهایش یک بار دیگر به خاموشی رفت: «شب از طریق پیام در کانال‌های درسی خبر شدم. حسی که از خواندن این خبر به من دست داد، نمی‌توانم توصیف کنم. فردا که رفتیم در انستیتیوت دختران همه گریه می‌کردند و به شدت ناراحت بودند. سه روز است که به خاطر سردردی و ناراحتی هر ساعت مسکن می‌خورم؛ اما دردم را دوا نمی‌کند. فقط دو هفته به فراغت من باقی مانده، اگر فارغ نشوم این رشته‌ی دوم است که نیمه‌تمام می‌ماند.»

مهتاب در پایان گفته‌هایش از تاثیر بد ممنوعیت از تحصیل می‌گوید: «قطعاً که تاثیر بسیار خطرناک و منفی دارد. این بار دوم است که با سرنوشت ما چنین بازی می‌شود. ما نسل بلاتکلیفی هستیم که به جرم دختربودن در افغانستان قربانی می‌دهیم و نمی‌توانیم هیچ تصمیمی برای خود بگیریم.»

پیامدهای ممنوعیت تحصیل دختران

دکتر شفیق که در یکی از شفاخانه‌های کابل کار می‌کند، می‌گوید که ممنوعیت تحصیل دختران در رشته‌های پزشکی، برای آینده‌ی کشور و زنان افغانستان بسیار خطرناک خواهد بود. محدودیت‌ها از سوی طالبان بر آموزش و تحصیل دختران و بسته‌شدن مووسسه‌های تحصیلی، باعث می‌شود که با گذشت هر روز شمار پزشکان و پرستاران زن در کشور کاهش یابد: «مرگ‌ومیر مادران و نوزادان به دلیل کمبود متخصصان زن در عرصه‌ی بهداشت افزایش می‌یابد و دسترسی زنان به خدمات بهداشتی محدود می‌شود، برای این که بسیاری از خانواده‌ها مراجعه به پزشک و پرستار مرد را نمی‌پذیرند. بی‌کاری و فقر در میان زنان به دلیل محدودیت در فرصت‌های شغلی افزایش می‌یابد و زنان در وضعیت خطرناکی قرار می‌گیرند.»

شفیق می‌گوید که به خاطر محدودیت‌های طالبان و ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران، زنان در وضعیت بسیار بدتری قرار می‌گیرند. او باور دارد که رابطه‌ی مستقیمی میان رفتار سرکوبگرانه و محدودکننده‌ی طالبان و فرهنگ و باورهای زن‌ستیزانه‌ی اجتماعی وجود دارد که باعث می‌شود زنان بیش‌تر از پیش و از خانه تا خیابان، استقلال خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی خود  را از دست دهند و طالبان کنترول شدیدتری بر نقش زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی داشته باشند و نقش زنان را فقط در کارهای درون خانه محدود کنند.

شفیق در مورد وضعیت کنونی زنان در افغانستان چنین می‌گوید: «زنان با محدودیت‌های بسیار شدید در آموزش، کار و مشارکت اجتماعی رو‌به‌رو هستند. وضع محدودیت‌ها و رفتار سرکوبگرانه‌ی طالبان آن‌ها را از حقوق ابتدایی شان محروم کرده و دسترسی زنان به فضای عمومی به شدت محدود شده است. وضعیت بهداشتی و روانی، امنیت و حقوق انسانی زنان به‌طور چشم‌گیری وخیم است.»

نسیم کافرسنگ

Share via
Copy link