بابه مزاری، نخستین رهبری سیاسی در جامعهی سنتی افغانستان بود که از حقوق زنان دفاع میکرد و همواره حامی آنان بود. او کسی بود که سبب شد زنان، شجاعتِ خواستنِ حقوقشان را پیدا کنند و برای آن مبارزه نمایند. تمام زنان افغانستان، بهویژه زنان هزاره، از حمایتی که از سوی بابه مزاری دریافت میکردند، احساس خوشحالی و قدرت میکردند و از این حیث نسبت به زنان دیگر، دارای حس مثبت در زندگیشان بودند. البته، نهتنها زنان، بلکه همهی مردم هزاره و همچنین بسیاری از افراد از اقوام مختلف، از حضور و رهبری او دلگرم بودند.
بابه مزاری برای من نخستین رهبری است که در گذشته از حقوق من دفاع کرده است. حق من یعنی حق یک زن، حق یک دختر برای آزادی، برابری، آموزش، تحصیل و حضور در صحنههای اجتماعی و سیاسی را همیشه به عنوان خواست اصلی سیاست و آرمانش در نظر داشتهاست.
او به این باور بود که زنان نیز باید مانند مردان از همهی حقوق انسانی برخوردار باشند. بابه مزاری تنها یک رهبر نبود، بلکه نماد امید و عدالت برای مردمی بود که سالها در رنج و سکوت زیسته بودند. او صدای زنان خاموش و مظلوم بود، کسی که در میان رهبران سنتی، جایگاهی متفاوت داشت؛ زیرا با باور قلبی از حقوق زنان دفاع میکرد. او این موضوع را در زمانی مطرح کرد که کمتر کسی جرئت داشت از برابری در جامعهای سخن بگوید که تمامیتخواهی و تعصب سروپای جامعه را فرا گرفته بود. بابه مزاری با صدای بلند از جایگاه زنان در جامعه حمایت کرد و آنان را به حضور فعال در عرصههای اجتماعی و سیاسی دعوت کرد.
بابه مزاری، کسی بود که زندگیاش را در راه آگاهی و برابری گذاشت و راهنمایی برای همهی افراد جامعه بوده است. او در زندگی خود کارهای بسیار تأثیرگذاری برای مردم افغانستان انجام داده است. بابه مزاری بنیانگذار حزب وحدت اسلامی افغانستان بود؛ حزبی که توانست اقوام مختلف را در یک چارچوب واحد گرد هم بیاورد. این حزب نقش مهمی در مشارکت سیاسی هزارهها ایفا کرده است. بابه مزاری در دورههای بسیار سخت و در دوران جنگهای داخلی افغانستان، نقش مهمی داشت و همواره برای عدالت اجتماعی، حقوق بشر و برابری اقوام در همه عرصهها مبارزه میکرد.
بابه مزاری رهبر مردم هزاره بود؛ اما همیشه بر مشارکت همهی اقوام در ساختار سیاسی کشور تأکید داشت و با حکومتهای تکقومی مخالفت میورزید. او از جمله رهبرانی بود که توجه ویژهای به حقوق زنان داشت و خواستار مشارکت فعال آنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی بود. برخلاف بسیاری از رهبران سنتی، همواره حامی زنان بود. او شخصیتی بود که در پی نجات افغانستان از جنگ، بدبختی و تبعیض میکوشید.
مادرم یکی از زنانی است که بابه مزاری به او امید و معنای زندگی بخشیده است. او احترام زیادی به بابه مزاری دارد و همیشه از شجاعت و کارهایی که او برای زنان و مردم هزاره انجام داده است، برایم میگوید. مادرم داستان بابه مزاری را چنان تعریف میکند که گویا او شخصی بسیار نزدیک به او بوده است. بابه مزاری کسی است که نامش در قلب همهی زنانی که ناتوان بودند و حتی قدرت خواستنِ حق مسلم خود را نداشتند، زنده است و زنده خواهد ماند.
مادرم همواره برایم میگوید که بابه مزاری بهشکلی بسیار دردناک از میان ما رفت و قلب همه ما را شکست؛ اما سخنان، باورها و کارهایی که برای ما انجام داده است، همیشه در ذهن و دل ما زنده خواهد ماند.
امروز ما، دختران و زنان جوان، راه او را ادامه میدهیم؛ چون او هنوز در دل ما زنده است و همانند گذشته، از ما و از حقوق ما حمایت و ما را به ادامهی این مسیر تشویق میکند. راه روشن و پرفروغی که آن وجود بزرگ نتوانست تا پایان برساند، اکنون وظیفهی ما جوانان است تا آن را ادامه دهیم. راه او راهی بهسوی آزادی، صلح و برابری در جامعه بود.
به همین بهانه، پنجم جوزا هرسال که مصادف به تولد بابه مزاری است گرامی میداریم و آرمان و عدالتخواهی بابهی خود را گرامی میداریم. باشد تا همهی ما و نسلهای بعدی عدالتخواهی و بزرگی بابه مزاری را درک کنند و راه او را مسیری برای زندگی انسانی در جامعه هموار بسازند.
نویسنده: مدینه وفا