دختر بودن یعنی جنگیدن بیصدا در جهانی که گاهی گوشش صدای تو را نمیشنود و یا تو را نمیفهمد. دختر بودن، یعنی وقتی درد نشنیدن و نفهمیدن را میبینی، یعنی اشک ریختن در خلوت؛ ولی با لبخند رفتن به صنف، به طرف کار و در نهایت به دل زندگی غرق شدن. دختر یعنی همزمان ظریف بودن و قوی بودن؛ یعنی داشتن مهر در دل و منطق در تصمیم. یعنی درک کردن دیگران و گم شدن در دنیایی که گاهی خودش تو را درک نمیکند.
آری، دختر بودن آسان نیست، بهویژه در کشور من، کشوری که دختر بودن در آن جرم شمرده میشود. اینجا، دختر بودن خیلی سخت است؛ خیلی…! چون دختری، حق نداری به مکتب بروی، درس بخوانی، از خانه بیرون شوی، لباس دلخواهت را بپوشی، دربارهی زندگیات تصمیم بگیری، انتخاب کنی، از حق خود دفاع کنی، فریاد بزنی و صدایت را بلند کنی. حتی حق نداری واقعاً دختر باشی… اصلاً حق نداری زندگی کنی!
باید تنها بهخاطر دختر بودنت تمام عمر محدود باشی. باید از همه آرزوها، رویاها، علاقهها و هدفهایت بگذری. فقط بهخاطر اینکه دختری. فقط همین.
از کودکی تو را محدود میکنند. وقتی هنوز کودکی بیش نیستی، به تو میگویند: «چون دختری، باید مؤدب باشی، مراقب رفتار و حرکاتت باشی. تو دختری، پس نباید این کار را انجام بدهی، مردم چه خواهند گفت؟ درست رفتار کن، درست لباس بپوش و خودت را زیاد پیش آن و آن نمایان نکن و…
وقتی کمی بزرگتر میشوی، نوجوان که میشوی، باز هم تو را محدود میکنند. سطح آرزوهایت را پایین میآورند، احساست را بیاهمیت جلوه میدهند و میگویند: دختر باید همیشه در خانه و آشپزخانه باشد، دختر نباید درس بخواند، دختر باید همیشه تابع پدر و برادرش باشد و بیچونوچرا هرچه آنان گفتند بپذیرد. میگویند دختر مال مردم است، نباید به حقوق و زندگی خودش فکر کند و…
چرا؟ واقعا چرا چنین است؟
چرا دختر نباید آرزو داشته باشد، چرا نباید رویا داشته باشد، چرا نباید درس بخواند، چرا نباید آنگونه که میخواهد زندگی کند؟ چرا حق و حقوق نداشته باشد؟ چرا باید تابع مردان باشد؟ مگر دختران انسان نیستند؟ مگر آنها را خدا نیافریده است؟
در حالیکه در دین اسلام، دختران و زنان جایگاهی والا دارند. پیامبر گرامی اسلام، دختر داشتن را نعمتی الهی دانسته است. خداوند و دین اسلام هرگز میان دختر و پسر، یا زن و مرد، تفاوت قایل نشدهاند. اسلام، دختر را نعمت آسمانی و آزمون الهی میداند و تربیت درست او را از بزرگترین عبادتها میشمارد.
دختر در نگاه دین، نه تنها کم نیست، بلکه سرمایهی خدایی است. دختر یعنی نور، یعنی امید، یعنی آیندهای که اگر درست دیده شود، جهان را زیباتر میسازد.
با وجود تمام این عقاید و محدودیتها، دختر بودن زیباست، دختر، نماد قدرت، عشق و شجاعت است. کسی که دختر دارد، خوشبخت است؛ چون خدا او را دوست دارد. چون دختر، نعمت الهی است.
این دختر است که عشق، مهربانی، دلسوزی و فداکاری را در دل خانه جاری میسازد. دختر، گرمی خانه است.
دختر بودن یعنی پرواز کردن، حتی وقتی آسمان گرفته است. یعنی ادامه دادن، جنگیدن، مقاومت کردن. یعنی فتح قلههایی که روزی گفته بودند مخصوص مردان است.
من نه تنها به خودم افتخار میکنم که دختر هستم، بلکه به تکتک دختران شجاع و غیور سرزمینم افتخار میکنم. دخترانی که در دل محدودیتها، ناامیدیها و مشکلات روزگار، هنوز امیدوار و قویاند.
هنوز برای زندگی و آزادیشان میجنگند و سخت تلاش میکنند.
دختران افغانستان، نماد شجاعتاند.
به آنها گفتند که ضعیفاند، گفتند رویاهایشان را فراموش کنند، نجنگند، زندگی نکنند و… اما آنها بعد از هر بار زمین خوردن، دوباره برخاستند و با لبخند و انگیزه، ادامه دادند؛ چون به آینده امید دارند، چون به خودشان اعتماد دارند.
در این روز خاص و زیبا، میخواهم از همهی دختران و زنان سرزمینم، بابت اینکه تسلیم نشدند و هنوز ادامه میدهند، سپاسگزاری کنم.
ممنونم که اینقدر قوی و شجاع هستید. به خودتان افتخار کنید و باور داشته باشید که دختر بودن نه جرم، بلکه افتخار است.
به کسانی که گفتند شما ضعیف و ناتوانید، نشان دهید که اشتباه میکنند. نشان دهید که دنیا در دستان شماست و شما این جهان را به جایی بهتر تبدیل خواهید کرد.
دختر جان، امروز، روز توست!
نه فقط برای تبریک گفتن، بلکه برای اینکه یادت باشد: تو ارزشمندی، تو قویای، تو کافیای؛ پس به خودت افتخار کن، برای تمام راهی که آمدهای و تمام مسیری که هنوز در پیش داری، هرگز رویاهای قشنگت را فراموش نکن، خودت را دستکم نگیر؛ چون تو بینظیری!
نویسنده: بهاره سلطانی