در همین روزها، فصل تولد مردیست که نامش با واژههایی چون آزادی، عدالت و آموزش در حافظهی تاریخی ما هزارهها گره خورده است. این اسم بزرگ و روشناییبخش بابه مزاری است. تولد او، فقط آمدن یک انسان به دنیا نبود، بلکه تولد یک اندیشه، یک آرمان و یک مسیر تازه برای مردمی بود که قرنها در حاشیه ماندند و انگیزهای برای شروع دوباره در خود آنچنان که باید نمیدیدند.
هر سال در این فصل، طبیعت جان دوباره میگیرد و ما نیز، در دل این بیداری طبیعت، به یاد تولد بابهی خود میافتیم؛ مردی که از میان درد و تبعیض، برآمد تا ندای انسانیت، برابری و آگاهی را فریاد بزند. اگر امروز ما بهعنوان هزاره، از حقوق خود آگاهیم، هویت خود را میشناسیم و آموزش را بهعنوان راه رهایی میدانیم، این از برکت راهیست که بابه مزاری آغاز کردهاست.
او از همان آغاز، در جستجوی دانایی بود. باور داشت که تنها راه نجات این قوم، بیداری فکری و آگاهی اجتماعی است. او میخواست هر دختر و پسر هزاره مکتب داشته باشند، کتاب بخوانند و در آیندهی کشور نقشآفرین و مهم باشند. برای همین، با تمام وجود در برابر ظلم ایستاد و تا آخرین لحظه، از رویاهایش برای جامعهای آگاه و آزاد دست نکشید.
اینوقتها، در روزهای تولد بابه مزاری، ما با خود میاندیشیم که اگر او زنده میبود، آیا اجازه میداد درهای مکتبها به روی دختران بسته بماند؟ آیا میپذیرفت که جوانان هزاره به دلیل سهمیهبندیها و تبعیضها از آیندهیشان باز بمانند؟ بدون تردید، نه!
در این فصل، بهجای سوگواری، باید تولد اندیشهای را جشن بگیریم که مزاری در دل ما کاشت. او به ما آموخت که ایستادگی فقط با تفنگ و شعار نیست، بلکه با قلم، مکتب، و اندیشه هم میتوان ایستاد. دختران هزاره که امروز در خانهها حبساند، روزی با الهام از همان اندیشهها، مسیر تازهای خواهند گشود؛ همانگونه که بابه میخواست.
تولد مزاری، فرصتیست برای تجدید پیمان؛ برای آنکه به خود یادآوری کنیم که ما فرزندان اوییم و مسئولایم رویایش را ادامه دهیم. این رویای نیمهتمام را باید نسل نوین به دوش بکشد؛ نسلی که از فقر، تبعیض و سانسور عبور کرده؛ اما هنوز چشم به راه آیندهی روشن است.
در این روزها، ما نهتنها تولد یک انسان، بلکه زایش یک ملت را گرامی میداریم؛ ملتی که با درد زیسته؛ اما هرگز تسلیم نشده است. مزاری امروز در میان ما نیست؛ اما اندیشهاش زندهتر از همیشه، الهامبخش ماست. ما جوانانی هستیم که گرسنه میخوابیم، اما فرزندانمان را به کلاس درس میفرستیم. ما خانوادههایی هستیم که در سایهی ناامیدی زندگی میکنیم؛ اما هر صبح، امید را در کیف مکتب کودکان خود میگذاریم.
بابه مزاری زاده شد تا ما بیدار شویم. امروز، وظیفهی ماست که این بیداری را به نسل بعدی بسپاریم، نسلی که شاید بابه را ندیده؛ اما رویایش را زندگی خواهد کرد.
تولد بابه مبارکباد!
نویسنده: دینا طاهری