دوستم وقتی از عشق حرف میزند، ذهنها به سمت رابطههای عاشقانه میرود، به سمت قصههایی که دو نفرهاند، به سمت نگاههای پرمعنا، به سمت قرارهای عاشقانه؛ اما راستش را بخواهی، من همیشه فکر میکنم که این تعریف از عشق خیلی کوچک و محدود است. چون اگر قرار باشد عشق را جایی پیدا کنم، قبل از هر چیزی، آن را در رفاقت میبینم. در دوستیِ که بیادعا و بیمنت، همیشه بوده، همیشه مانده و همیشه قوت قلبم بوده.
دوست خوب یعنی چه؟ یعنی کسی که اگر هزار بار هم زمین بخوری، دستت را میگیرد، گرد و خاکت را میتکاند، میخندد و میگوید: «بلند شو، هنوز کار داریم!» یعنی کسی که حتی وقتی با دنیا قهر باشی، وقتی همهی آدمها نامهربان شوند، باز هم میدانی که او هست، کنار تو میماند، با تو میخندد. اگر غمگین باشی، شانهاش را برایت کنار گذاشتهاست. دوست خوب یعنی تو، که اگر همه بروند، تو ماندنیای، اگر همه فراموش کنند، تو به یاد میآوری، اگر همه قضاوت کنند، تو فقط گوش میدهی و میفهمی.
راستش را بخواهی، رفاقت واقعی مثل عشق است، شاید هم قویتر. عشقهای دیگر گاهی تمام میشوند، گاهی آدمها از هم دور میشوند؛ اما یک رفاقت واقعی مثل درختی که ریشهاش را در زمین دوانده، هیچ طوفانی آن را از جا نمیکند. دوست واقعی، آن کسی نیست که فقط روزهای خوشی کنارت باشد، بلکه کسی است که در تاریکترین شبهای زندگی هم کنارت میماند، حتی وقتی خودت از خودت ناامید شدهای، حتی وقتی خودت خودت را دوست نداری، باز هم تو را دوست دارد.
دوست من، یادم هست چقدر خندیدیم، چقدر دیوانهبازی کردیم، چقدر بیدلیل خوشحال شدیم؛ اما مهمتر از آن، یادم هست که در بدترین روزهایم هم کنارم بودی، که وقتی هیچ چیز سر جایش نبود، وقتی احساس میکردم دنیا با من سر جنگ دارد، تو آنجا بودی، با همان حرفهای همیشگیات، با همان آرامشت، با همان مهری که حتی اگر هزار سال هم بگذرد، نمیتوانم فراموشش کنم.
دوست خوب، یعنی کسی که اگر روزی بیدلیل گریه کردی، نپرسد چرا، فقط کنارت بنشیند و اجازه دهد که هر چقدر خواستی اشک بریزی. یعنی کسی که حتی اگر هفتهها خبری از هم نداشته باشیم، باز هم وقتی حرف بزنیم، انگار نه انگار که زمانی گذشته، انگار همان لحظهی قبل با هم خداحافظی کردهایم.
دوست من، تو برای من یکی از قشنگترین شکلهای عشقی. یکی از آن آدمهایی که بودنشان، زندگی را سادهتر، دل را گرمتر، دنیا را زیباتر میکند. ما در رفاقت خود هیچوقت نیازی به قول و قرار نداشتیم، هیچوقت لازم نبود برای ماندن از هم تعهد بگیریم؛ اما همین که همیشه کنار هم ماندیم، بدون هیچ اجبار و هیچ قراری، این یعنی عمیقترین شکل عشق.
میدانی رفیق؟ عشق گاهی در یک نگاه عاشقانه خلاصه نمیشود، گاهی در همین حرفهای سادهی شبانه است، در همین پیامهای بیمقدمه، در همین «حالت چطوره؟»های بیدلیل، در همین که اگر نباشی، انگار چیزی در زندگی کم است. عشق یعنی کسی که بدون هیچ نقابی با او خودت باشی، بدون ترس، بدون نقش بازی کردن، بدون این که نگران باشی قضاوتت میکند. عشق یعنی دوستی که هر چقدر هم که تغییر کنی، باز هم تو را همانطور که هستی، میپذیرد.
روز عشق فقط برای عاشقها نیست، برای دوستیها و رفاقتهای بدون انتظار نیز هست. برای دو نفری که اگر هزار سال هم بگذرد، باز هم کنار هم میخندند، باز هم رازهایشان را به هم میگویند، باز هم دلشان برای هم تنگ میشود.
من میخواهم روز عشق را به تو تبریک بگویم، نه فقط برای امروز، بلکه برای تمام روزهایی که با هم گذراندهایم، برای تمام خندهها، تمام اشکها، تمام لحظههایی که هیچکس دیگری نبود اما تو بودی. تو برای من یکی از عزیزترین آدمهای دنیایی، یکی از آنهایی که هیچچیز و هیچکس جای خالیاش را پر نمیکند.
دوست من، اگر بخواهم عشق را معنی کنم، اگر بخواهم بگویم که چه چیزی در این دنیا ارزش دوست داشتن دارد، قطعا رفاقتی مثل رفاقت ما یکی از آنها خواهد بود. دوست داشتن تو، برای من از آن دوست داشتنهایی است که نه زمان آن را تغییر میدهد، نه فاصله، نه سختیها.
پس بگذار دوباره بگویم: عشق فقط عاشقانه نیست، رفاقت هم عشق است! و تو برای من، زیباترین شکل این عشقی، دوست من.
نویسنده: ستاره ابراهیمی