روزشمار حوادث در غرب کابل – قسمت چهارم

Image

برگرفته از دفتر خاطرات معلم عزیز رویش

اشاره: این یادداشت‌ها برای اولین بار در سال ۱۳۷۴ به صورت پاورقی در نشریه‌ی «امروز ما»، ارگان نشراتی حزب وحدت اسلامی در پشاور منتشر شد. در آن یادداشت‌ها، به مقتضای فضا و شرایطی که پیش آمده بود، عنوان «استاد مزاری» را به «رهبر شهید» تغییر داده بودیم. در بازنشر این یادداشت‌ها، دوباره همان تعبیری را که در یادداشت‌های روزانه‌ی خود داشتم، استفاده می‌کنم: «استاد مزاری». آن زمان، ما «مزاری» را یا «استاد مزاری» می‌گفتیم یا «استاد». عنوان «بابه» و «رهبر شهید» در تعبیرات ما، بعدها، رفته رفته، پررنگ‌تر شد. حالا من، او را فقط «مزاری» می‌گویم: «مزاری؛ و دیگر هیچ!». این تعبیر را از دو معلم زندگی و خاطره‌هایم وام گرفته ام: معلم شریعتی که گفته بود: «فاطمه فاطمه است.» و اوریانا فالاچی که نوشته بود: «زندگی؛ جنگ و دیگر هیچ!». برای من نیز: «مزاری مزاری است.» و «مزاری؛ و دیگر هیچ!» سایر تعبیرات و اصطلاحات را با حفظ امانت و انعکاس فضای ذهنی و تبلیغی همان روز، بدون دست‌برد حفظ می‌کنم.

۲۸ دلو ۱۳۷۳:

  • پس از حمله‌ی شدید شب گذشته و مقاومت دلیرانه‌‌ی رزمندگان، امروز غرب کابل جان تازه گرفته و نگرانی‌های مردم از تکرار فاجعه‌ی افشار برطرف گردیده بود. جمعی از موسفیدان قلعه‌ی وزیر، ساعت ۹ بجه‌ی قبل از ظهر به دیدار استاد مزاری آمدند تا ضمن تقدیر از مقاومت دیشب رزمندگان، آمادگی کامل خود را برای سهم‌گیری در مدافعات بعدی اعلام دارند. این موسفیدان پیامی را از سوی مردم محل خویش تقدیم استاد مزاری نمودند که در آن آمادگی دو صد نفر نیروی بسیجی مربوط اهالی مسجد سفید در امر دفاع و رفتن در خطوط مقدم جبهه اعلام شده و خواهان هدایت مقام رهبری گردیده بودند. هم‌چنین، جمعی دیگر از متنفذین نواحی ده‌قابل و دشت برچی، ضمن حضور در منزل استاد مزاری، آمادگی خود را برای هرگونه فداکاری اعلام داشتند.
  • ساعت ۱۱ قبل از ظهر، نظر به پیشنهاد یک عده از اعضای شورای مرکزی و موسفیدان محلات مختلف غرب کابل، قرار شد هیأت تبلیغی‌ای مرکب از اعضای شورای مرکزی و مسوولین ذی‌ربط و مطلع حزب وحدت، به مساجد غرب کابل رفته و برای مردم اوضاع کنونی، موضع‌گیری‌های حزب وحدت و نتایج مقاومت شب گذشته را تشریح نمایند. در جمع این هیأت، استاد ابوذر، اخلاصی، آقایان مقصودی، سعادت و چند تن دیگر از مسوولین شامل بودند. مردم از محافل استقبال نیکی به عمل آوردند.
  • منابع نزدیک به شورای نظار، شفاخانه‌های جمهوریت و اردو و شاهدان عینی گزارش دادند که در حمله‌ی شب گذشته، شورای نظار و خاینین تشیع درباری متحمل تلفات سنگینی شده اند. رقم این تلفات در گزارش‌های گوناگون بیشتر از پنجاه تن ذکر گردیده است.
  • یکی از مسوولین قول اردوی حزب وحدت، پس از بررسی وضع جبهات، گزارش کار خود را تقدیم استاد مزاری نمود. بر اساس این گزارش، در جریان دفاع دیشب، دو تن از رزمندگان در ساحه‌ی کارته چهار و سیلو شهید و جهار تن دیگر مجروح گردیده بودند.
  • طبق مخابرات شورای نظار، نیروهای حزب اسلامی که در کوتل لته بند خط دفاعی تشکیل داده بودند، بر مواضع شورای نظار حمله نموده و جنگ شدیدی میان آن‌ها روی داد. نیروهای شورای نظار از مقامات بالایی شان در مرکز، خواهان حمله‌ی هوایی و بمباران مواضع حزب اسلامی شدند. در این مخابرات گفته می‌شد که نیروهای حزب اسلامی ساحات غند حسن کروخیل را تصرف کرده‌اند.
  • گزارش مخابروی از ارزگان خبر داد که آقایان موسوی و بیانی، دو تن از مسوولین حزب وحدت در منطقه‌ی سنگ‌تخت ولسوالی دای‌کندی به شهادت رسیده اند. در گزارش ادعا شد که با وجود نامشخص‌بودن قاتل، احتمال دست داشتن عمال تشیع درباری در این حادثه موجود است.
  • استاد ابراهیمی که روز گذشته برای مذاکره با طالبان به چهارآسیاب رفته بود، گزارش چشم‌دیدها و نتایج مذاکرات خود را مفصلاً به اطلاع استاد مزاری رسانید. وی از قول استاد جعفر – یکی از دوستان نزدیک آقای هاشمی در چهارآسیاب، گفت که نیروهایی که فعلاً به نام طالب داخل چهارآسیاب شده اند، مردمان بی‌نظم و ناآشنا با مسایل دیپلوماتیک هستند. این‌ها فقط یک شعار را تکرار می‌کنند که «ما همه را خلع سلاح می‌کنیم»؛ ولی حرف‌های اصلی و تصمیم‌گیری‌های عمده مربوط کسان دیگری است که در عقب پرده هستند. استاد جعفر گفته است که روز گذشته یک نفر مولوی به نمایندگی از جمعیت آمده بود تا با این‌ها مذاکره کند، ولی این‌ها، به خاطر آنکه وی را کوچک ساخته و نسبت به آمدنش بی‌اعتنایی خود را نشان دهند، صرفاً در همان روی سرک با او حرف زدند و در پاسخ تمام استدلال او فقط یک حرف را تکرار می‌کردند که «مولوی صاحب، دیگر گپ‌ها را نمی‌فهمیم، اسلحه‌ی تان را می‌دهید یا نه؟»

استاد ابراهیمی نیز از برخوردهای سبک طالبان یادآور شد و گفت: اگر کسان دیگری تصمیم‌گیرنده‌ی این طالب‌ها باشند، نمی‌دانم؛ ولی کسانی که در روی صحنه هستند، صلاحیت هیچ کاری را ندارند. استاد ابراهیمی گفت: «طالبان ادعا دارند که نماینده‌ی اکبری، سیدهادی و سید فاضل نزد آنها رفته و لیست اسلحه‌ی خود را تسلیم کرده‌اند و از من هم می‌خواستند که لیست اسلحه‌ی حزب وحدت را باید تهیه کرده و در اختیار آن‌ها قرار دهم. من برای آن‌ها گفتم که اکبری و سیدهادی و سید فاضل یک گروپ افراد مسلح در آغوش شورای نظار اند، بعید از امکان نیست که بتوانند لیست اسلحه‌ی خود را برای شما تقدیم کنند؛ ولی حزب وحدت متعلق به یک مردم چند میلیونی است که همه‌ مسلح اند، آیا امکان دارد که لیست اسلحه‌ی چند میلیون انسان تهیه و برای شما تقدیم گردد؟ من برای طالبان گفتم که مشکل لیست اسلحه نیست، اگر روی مسایل اساسی به فیصله برسیم، آن وقت مشکل اسلحه خود به خود رفع می‌شود… »

استاد ابراهیمی افزود که با تمام این استدلال‌‌ها، طالبان در ابتدا فقط همان یک حرف خود را تکرار می‌کردند، اما پس از مشوره با مسوولین بالاتر خود، قرار گذاشتند که امروز هیأتی را در بازار دوغ‌آباد بفرستند تا مفصلاُ صحبت و مذاکره شود.

  • هیأت شش‌نفره‌ی طالبان به سرپرستی مولوی بهاجان بعد از ظهر روز جمعه ۲۸/۱۱/۱۳۷۳ در قرارگاه مشترک دوغ‌آباد آمدند تا با نمایندگان حزب وحدت و جنبش مذاکره کنند. در این مذاکره، هیأت طالبان ضمن تأکید بر اهداف اعلام‌شده‌ی شان که عبارت از استقرار صلح و امنیت و برقراری حکومت اسلامی در افغانستان است، به نمایندگان حزب وحدت و جنبش اطمینان دادند که مذاکرات و تفاهمات را ادامه داده و از هرگونه جنگی بر علیه غرب کابل جلوگیری خواهند کرد. آن‌ها ضمناً بر امنیت راه دوغ‌آباد – چهارآسیاب تأکید کرده، از نمایندگان حزب وحدت تقاضا نمودند که مردم غرب کابل را به رفت و آمد در این مسیر تشویق نمایند تا وضعیت هر چه بیشتر عادی شود و مواد غذایی به غرب کابل انتقال یابد.
  • محمود میستیری، نماینده‌ی خاص ملل متحد در امور افغانستان، وارد کابل شد. او ادعا کرد که انتقال قدرت مطابق پلان اعلام‌شده‌اش در روز دوشنبه ۱/۱۲/۱۳۷۳ صورت خواهد گرفت و یا محض اندکی به تعویق خواهد افتاد. طبق گزارش بی‌بی‌سی و صدای امریکا، میستیری که در جمع خبرنگاران در مقر نمایندگی ملل متحد صحبت می‌کرد، گفت که فهرست اعضای شورای انتقال قدرت تکمیل نشده، اما وی امیدوار است که به زودی آن را تکمیل کند. او اظهار امیدواری کرد که بتواند با گروه طالبان نیز مذاکره کرده و آن‌ها را به اشتراک در پروسه‌ی صلح تشویق نماید.
  • از جمع هیأتی که در شورای انتقال قدرت عضویت دارند، فقط عده‌ای اندک با میستیری به کابل آمدند. صمد حامد که یکی از اعضای شورای انتقال قدرت بود، طی مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی علت نرفتن خود به کابل را توضیح داد. وی گفت که با وجود تغییر شرایط، اوضاع برای انتقال قدرت و استقرار امنیت مساعد نیست. وی علاوه کرد: «اندیشه‌ی من این است که در حقیقت ملل متحد به بازی‌های گروپی بین اطراف متخاصم گیر بیاید و خدای ناخواسته ناکام شود.» صمد حامد گفت که‌ «فعلاً مرکز کابل در تصرف افراد جمعیت و شورای نظار و عده‌ای از اعضای حزب وطن کمونیست‌ها است و هیأتی که می‌رود در حقیقت در ساحه‌ی نفوذ آن‌ها اقامت می‌کنند.»
  • عزیز مراد، سخن‌گوی دولت ربانی در پاسخ خبرنگار بی‌بی‌سی که از وی پرسید آیا مسعود حاضر خواهد شد که قدرت شهر را به طالبان یا نیروی دیگری واگذار کند، گفت: «مسأله‌ی تحویل‌دهی کابل به شخص، جناح و یا گروه مطرح نیست، بلکه ما در تلاش آن هستیم که یک میکانیزم مناسب و معقول به میان آید که مورد توافق همه‌ی جناح‌ها باشد.»

عزیز مراد در مورد انگیزه و اهداف طالبان و نیز مواضع دلت کابل در برابر آن‌ها گفت: «اهدافی را که طالبان عنوان کرده‌اند، مبارزه با منکرات و مفاسد، ما مواضع مشترک می‌دانیم و از دو سال به این‌طرف هم مبارزه‌ی ما بر سر همین مسایل جریان دارد. تنها به این نیرویی که تازه مطرح شده، پیشنهاد اساسی ما این است که از توطیه‌هایی که در سطح منطقه و خارج از افغانستان طرح می‌شود، برحذر باشند و هم در تشخیص خود بکوشند.»

  • استاد مزاری در مصاحبه با معصومه طرفه، خبرنگار و نطاق رادیو بی‌بی‌سی، حمله‌ی دیشب شورای نظار، وضعیت فعلی کابل، طرح میستیری و مواضع حزب وحدت را توضیح داد. استاد مزاری، پس از توضیح دلایل حمله‌ی ناکام شورای نظار، در مورد مذاکره‌ی حزب وحدت با طالبان گفت که «آن‌ها فعلاً گفته‌اند که بر غرب کابل حمله نمی‌کنند و صرفاً از دولت خواسته‌اند که میدان هوایی، مرکز و سایر نقاط ستراتژیک شهر را تخلیه کند. طالبان گفته‌اند که پس از رفع این مسایل، در دوران تشکیل حکومت، شما هم باید اسلحه‌ی تان را تحویل دهید. ما طالبان را گفته‌ایم که اگر در حکومت و ساختار سیاسی آینده، سهم مردم ما در نظر گرفته شود، آن وقت ما حرفی نداریم.»

خبرنگار پرسید که آیا مسعود یا نماینده‌های شان قبل از حمله با شما در تماس شده و از شما خواسته بودند که اسلحه‌ و مناطق تحت کنترل تان را ترک کنید؟ یا بدون انتظار شما حمله‌ی خود را آغاز کردند؟ استاد مزاری در پاسخ گفت: «این‌ها می‌گفتند که شما این منطقه را به ما تحویل دهید. ما گفتیم که این حرف مفهوم ندارد که منطقه‌ی خود را به شما تحویل دهیم. چرا شما منطقه‌ی خود را به ما تحویل نمی‌دهید؟ بعداً روزی گفتند که ما حمله می‌کنیم؛ ما هم گفتیم که خوب است، ما هم آماده‌ی دفاع هستیم!»

استاد مزاری در مورد انگیزه‌ی مسعود از این حمله گفت: «مسعود می‌خواهد که در راه طرح سازمان ملل اغتشاشاتی را پیش بیاورد و جنگ را به راه اندازد. هم‌چنین، حزب اسلامی که مواضع خود را با فشار طلبه‌ها یا با توافق طلبه‌ها ترک کرد، این‌ها خیال می‌کردند که ما متکی به حزب اسلامی هستیم، اگر یک حمله بکنند، این‌جا را می‌گیرند و یا حتی ممکن است با تهدید بگیرند. آن‌ها اشتباه می‌کنند. حزب اسلامی فعلاً در منطقه‌ی سروبی و لته‌بند درگیری دارد و امروز این درگیری شان شدید هم بود. طلبه‌ها هم آمده اند که شهر را تصرف کنند. آن‌ها تا کنون هیچ از رقیبان خود را از میدان بیرون نکرده و رقبای دیگری هم در مقابل شان هست و هیچ‌کدام پیروزی‌ای ندارند. آن‌ها مجبورند که تسلیم خواسته‌ی عمومی مردم شوند تا یک حکومت همه‌جانبه تشکیل شود.»

  • رادیو دری صدای امریکا، ضمن یک گزارش تبلیغی، صبح روز ۲۸/۱۱/۱۳۷۳ گفت: «ارتش طالبان نیروهای گلبدین حکمتیار را در هم‌شکسته و تا نه کیلومتری پایتخت پیش‌روی کرده است. واگذاری مواضع نیروهای ربانی در سه منطقه در حومه‌ی جنوبی کابل به ارتش طالبان، بر نتایج گفت‌وگوهای صلح اثر خواهد گذاشت. نیروهای طالبان برای نخستین بار در اواخر سال گذشته، با بیست و پنج هزار مرد جنگی، دو صد تانک و ده فروند هواپیمای جنگنده در صحنه‌ی سیساسی افغانستان ظاهر شد!…. طالبان تعهد کرده‌اند که تمام جناح‌های متخاصم را خلع سلاح کرده و آقای حکمتیار و آقای ربانی را به سبب نقش شان در جنگ داخلی افغانستان که طی سه سال اخیر هزاران نفر تلفات داشته، به محاکمه بکشند.»
  • وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران، ضمن احضار کاردار سفارت ربانی، نسبت به آنچه که آن را «کشتار بی‌رحمانه‌ی شیعیان در غرب کابل» خواند، شدیداً بر دولت ربانی اعتراض کرد و هشدار داد که در صورت ادامه‌ی این کشتار، ایران بی‌تفاوت نخواهد ماند. منظور دولت ایران از این «کشتار بی‌رحمانه‌ی شیعیان» ظاهراً همان حمله‌ی ناکام فاشیسم کابل و تشیع درباری بود که شب گذشته بر مواضع حزب وحدت در ساحات پل گذرگاه، دهمزنگ، پوهنتون و سیلو انجام شد و فاشیسم و همدستانش نه تنها که موفقیتی نداشتند، بلکه با دادن تلفات سنگین وادار به عقب‌نشینی گردیدند. درست در زمانی که طالبان پشت دروازه‌های کابل انتظار حمله‌ی نهایی خود را می‌کشیدند، اعلامیه‌ی وزارت خارجه‌ی ایران پرده از سیاست تازه‌ای بر می‌داشت که دولت جمهوری اسلامی در قبال حوادث افغانستان، به ویژه در رابطه با حزب وحدت اتخاذ کرده بود. نکته‌ی جالب و قابل دقت آن بود که در جریان جنگ‌های خونین پس از بیست و سوم سنبله که فاشیسم سنگین‌ترین حملات هوایی و زمینی خود را علیه غرب کابل انجام داد و از بمب خوشه‌ای و اوراگان استفاده کرد و در مدت ۵۵ روز چندین هزار انسان بی‌دفاع را به خاک و خون کشید، دولت ایران نه تنها اعتراض نکرد، بلکه روابط گرم و صمیمی با فاشیسم کابل برقرار کرد و حزب وحدت را تحت فشار شدید قرار داد. اما اکنون که یک حمله‌ی نه‌جندان وحشیانه، آن‌هم در خطوط مقدم جبهه، انجام و مجموعه‌ی تلفات و زخمی آن از شش نفر تجاوز نمی‌کرد، چرا اسم «کشتار بی‌رحمانه» بر آن گذاشته شد و چرا ایران تا این سرحد ابراز نگرانی نمود؟
  • سیاف در واکنش شدید نسبت به اعتراض وزارت خارجه‌ی ایران، آن را مداخله‌ی صریح و مستقیم در امور داخلی افغانستان خواند و گفت که اگر بنا باشد ایران نسبت به وضع شیعیان افغانستان خود را صاحب صلاحیت بداند، ما هم  از حقوق سنی‌های ایران دفاع می‌کنیم و به خود حق می‌دهیم که بر دولت ایران اعتراض کنیم!

هم‌چنین، رادیوهای امریکا و بی‌بی‌سی، پس از یک دوره‌ی نسبتاً طولانی، دوباره پسوند «هوادار ایران» و «وابسته به ایران» را به دنبال اسم حزب وحدت اسلامی علاوه کردند.

ادامه دارد….

Share via
Copy link